درباره اتصال آیات سوره ق سوره 50

 

ترتیب ذکر نام اقوام در سوره ق بر چه اساسی است؟

 

رِّزْقًا لِّلْعِبَادِ  وَ أَحْيَيْنَا بِهِ بَلْدَةً مَّيْتًا  كَذَالِكَ الخُْرُوجُ(11)

 

كَذَّبَتْ قَبْلَهُمْ قَوْمُ نُوحٍ وَ أَصحَْابُ الرَّسّ‏ِ وَ ثَمُودُ(12)

 

وَ عَادٌ وَ فِرْعَوْنُ وَ إِخْوَانُ لُوطٍ(13)

 

وَ أَصحَْابُ الْأَيْكَةِ وَ قَوْمُ تُبَّعٍ  كلُ‏ٌّ كَذَّبَ الرُّسُلَ فحََقَّ وَعِيدِ(14)

 

أَ فَعَيِينَا بِالْخَلْقِ الْأَوَّلِ  بَلْ هُمْ فىِ لَبْسٍ مِّنْ خَلْقٍ جَدِيدٍ(15) سوره ق

-----------------------------------------------

 

ترتیب ذکر نام اقوامی که انتخاب شده و در سوره هود از آنها یاد میشود بترتیب زمان زندگی آنهاست.این ترتیب در سوره هود معیار است.طرز بیان آیات در سوره هود در این معرفی

 

شکی باقی نمیگذارد. چرا که در پی بیان  "وَ إِلىَ‏ مَدْيَنَ أَخَاهُمْ شُعَيْبًا"  از قول شعیب پیامبر میفرماید:

 

وَ يَاقَوْمِ لَا يجَْرِمَنَّكُمْ شِقَاقىِ أَن يُصِيبَكُم مِّثْلُ مَا أَصَابَ قَوْمَ نُوحٍ أَوْ قَوْمَ هُودٍ أَوْ قَوْمَ صَلِحٍ  وَ مَا قَوْمُ لُوطٍ مِّنكُم بِبَعِيدٍ(89) هود

 

این اقوام بهمین ترتیب در آیات قبلی معرفی شده اند. آمدن موسی نیز پس از قوم شعیب است:

 

وَ لَمَّا جَاءَ أَمْرُنَا نجََّيْنَا شُعَيْبًا وَ الَّذِينَ ءَامَنُواْ مَعَهُ بِرَحْمَةٍ مِّنَّا وَ أَخَذَتِ الَّذِينَ ظَلَمُواْ الصَّيْحَةُ فَأَصْبَحُواْ فىِ دِيَرِهِمْ جَاثِمِينَ(94)

 

كَأَن لَّمْ يَغْنَوْاْ فِيهَا  أَلَا بُعْدًا لِّمَدْيَنَ كَمَا بَعِدَتْ ثَمُودُ(95)

 

وَ لَقَدْ أَرْسَلْنَا مُوسىَ‏ بَِايَاتِنَا وَ سُلْطَنٍ مُّبِينٍ(96)

 

إِلىَ‏ فِرْعَوْنَ وَ مَلَايْهِ فَاتَّبَعُواْ أَمْرَ فِرْعَوْنَ  وَ مَا أَمْرُ فِرْعَوْنَ بِرَشِيدٍ(97)

 

يَقْدُمُ قَوْمَهُ يَوْمَ الْقِيَمَةِ فَأَوْرَدَهُمُ النَّارَ  وَ بِئْسَ الْوِرْدُ الْمَوْرُودُ(98)

 

وَ أُتْبِعُواْ فىِ هَاذِهِ لَعْنَةً وَ يَوْمَ الْقِيَامَةِ  بِئْسَ الرِّفْدُ الْمَرْفُودُ(99)

 

ذَالِكَ مِنْ أَنبَاءِ الْقُرَى‏ نَقُصُّهُ عَلَيْكَ  مِنهَْا قَائمٌ وَ حَصِيدٌ(100)

 

از سوره الشعراء نیز نتیجه میگیریم که اصحاب الایکه همان قوم شعیب است :

 

كَذَّبَ أَصحَْابُ لَْيْكَةِ الْمُرْسَلِينَ(176)  إِذْ قَالَ لهَُمْ شُعَيْبٌ أَ لَا تَتَّقُونَ(177)

 

بنابراین ترتیب نوح – عاد – ثمود – لوط – اصحاب الایکه – فرعون - ترتیب زمانی و واقعی تاریخی است. در اوایل سوره هود از موسی و امامت کتاب موسی قبل از قرآن یاد میکند و در پایان

 

سلسله معرفی اقوام انتخابی و اواخر سوره نیز به قرینه از قوم موسی و اختلاف آنها در مورد کتاب میگوید.

 

اما این ترتیب در سوره ق لحاظ نشده است. علت چیست؟ اگر قائل به اتصال آیات در یک سوره هستیم باید وجه این اتصال را پیدا کنیم. در غیر این صورت باید از ادعای خود

 

چشم پوشی کنیم.

-----------------------------------------------

 

بنظر می آید ترتیب ذکر نام اقوام در سوره ق ترتیب ماندگاری نحوه تفکر انسانها و دسته بندی آنها در سه فرم تفکر اجتماعی است. این مدل سه گانه تفکر اجتماعی در اقوام

 

مختلف و در سیر تفکرات خاص هر اجتماع برای خود میباشد و لزوما تمام افراد هر دسته در پی تمام افراد دسته دیگر نیستند بعضی جوامع رشد دارند و بعضی دیگر عقبگرد دارند.

 

اقوام انسانی در ابتدا تقریبا همگی با هم یک فکر را داشته اند یک فکر را ترویج میکرده اند (اقوام گروه قوم نوح).در این گروه تمرکز بر یک فرد دیکتاتور نیست بلکه عده ای بر عده ای دیگر

 

تفوق فکری دارند و افراد جامعه همگی بر یک روش اتفاق کرده اند.بت ها غیر انسان هستند.این جوامع ساده هستند یا تعداد آنها کم است.مثلا قوم ثمود بازماندگان قوم عاد هستند.

 

شباهت زیبایی به اشاره به دانه های درو شده در آیه ذیل از همین سوره : وَ نَزَّلْنَا مِنَ السَّمَاءِ مَاءً مُّبَارَكاً فَأَنبَتْنَا بِهِ جَنَّاتٍ وَ حَبَّ الحَْصِيدِ(9) دارد.

 

در مرحله بعدی بت ها و دیکتاتورهای جبار پرچمدار عقاید شده اند و مردم را تحت فشار فکری و انفعال ذهنی و فکری قرار میداده اند ( اقوام گروه قوم فرعون). شباهت زیبایی به اشاره به

 

دانه های رویهم چیده شده در بالای درخت بلند خرما در آیه ذیل از همین سوره :

 

وَ النَّخْلَ بَاسِقَاتٍ لهََّا طَلْعٌ نَّضِيدٌ(10) دارد. کنترل افکار از بالا توسط دیکتاتورها.در این مدل افراد انسانی که قدرت خروج از وضعیت جاری اجتماعی ندارند به انحرافات رفتاری شخصی می

 

  پردازند. در مرحله سوم آمیزه ای از این دو ساختار است.دیکتاتورهای پنهان یا دیکتاتورهای در نقش افراد انتخابی از جانب خود مردم و مورد تبعیت از جانب خود مردم اقوام را به انحراف

 

 میکشانند (اقوام گروه قوم تبع نزدیک ترین قوم به عصر رسول الله).در تفسیر المیزان در سوره دخان در باره قوم تبع آمده است:

 

"مؤلف: اخبار در داستان تبع بسيار زياد است، و در بعضى از آنها آمده: او اولين كسى بود كه براى كعبه پوششى درست كرد."

 

در تفسیر نمونه در سوره ق آمده است:

 

" ...و منظور از" قوم تبع" گروهى از مردم يمن است زيرا" تبع" لقبى است براى پادشاهان يمن به اعتبار اينكه مردم از آنها تبعيت مى‏كردند..."

 

----------------------------------------------------------

 

از این جاست که میتوانیم ارتباط آیات سوره ق را بهتر ببینیم.آنچه بر هر فرد انسانی و جوامع میگذرد ثبت و ضبط میشود.اینکه بر هر فردی دو ملائکه گمارده شده و از جمله وظایف آنها اینستکه هر لفظی را که از دهان کسی خارج میشود ثبت میکنند.هر فردی مسئول افکار و عقاید و اعمال خود است و کسی نباید کورکورانه از افکار جمعی (چه کنترل شده توسط دیکتاتورها و بت ها و چه غیرآن یعنی افکار مد شده و رواج پیدا

 

کرده) تبعیت کند:

 

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ وَ نَعْلَمُ مَا تُوَسْوِسُ بِهِ نَفْسُهُ  وَ نحَْنُ أَقْرَبُ إِلَيْهِ مِنْ حَبْلِ الْوَرِيدِ(16) ق

 

إِذْ يَتَلَقَّى الْمُتَلَقِّيَانِ عَنِ الْيَمِينِ وَ عَنِ الشِّمَالِ قَعِيدٌ(17) ق

 

مَّا يَلْفِظُ مِن قَوْلٍ إِلَّا لَدَيْهِ رَقِيبٌ عَتِيدٌ(18) ق

 

وَ جَاءَتْ سَكْرَةُ الْمَوْتِ بِالحَْقّ‏ِ  ذَالِكَ مَا كُنتَ مِنْهُ تحَِيدُ(19) ق

 

در تربیت الهی همگی باید مطیع رسالات الله باشند و آنها را میزان اعمال و افکار خود قراردهند و نه مرجعی دیگر را تا از مصائب و جنبه های منفی نحوه تفکر اجتماعی و عذاب و عقاب آن

 

جهانی در امان باشند :

 

نحَّْنُ أَعْلَمُ بِمَا يَقُولُونَ  وَ مَا أَنتَ عَلَيهِْم بجَِبَّارٍ  فَذَكِّرْ بِالْقُرْءَانِ مَن يخََافُ وَعِيدِ(45)  ق

 

----------------------------------------------------------

 

از سوره الشعراء در فهم و تحلیل سوره ق میتوانیم استفاده کنیم.مطلب ذیل را از لینک مربوط به سوره الشعراء در همین سایت استفاده میکینم:

 

از جنبه دیگری نیز به سوره الشعراء میتوان نگریست که مکمل آنچه گفته شد است.اینکه قدرتمندان با سحر و عملیات تخیلی دیگران را تحقیر و مسلوب الاراده میکنند تا بیشتر در خدمت آنها باشند. تحقیر دیگران تا توان قیام و عرض اندام نداشته باشند و در برابر ظلم آنها نایستند.

اینستکه قدرتمندان با قیاس بنفس پیامبران را نیز جادو گران خطاب میکنند و بیان آنها را مبنی براینکه روز قیامتی هست و خداوند نادیدنی آنها را مجازات خواهد کرد را سحر و جادو و سلب اراده کردن از دیگران میخوانند.

 

در سوره الشعراء از شدیدترین سحر و جادو ها و عملیات تخیلی به نرم ترین آنها  که شعر باشد پرداخته میشود. ازقوم موسی و سحر فرعون شروع میکند به شعر و بیانات تخیلی در زمان رسول الله میرسد. ساخت بت ها و ترویج خرافات در اطراف آنها نیز یک نحو سلب اراده از افراد است.ساختن برج عاج برای خود تحقیر دیگران است.همجنس گرایی نیز راهی برای سلب اراده کردن است.تجاوز جنسی به مبارزان در زندانها از این قبیل سلب اراده و تحقیر کردن هاست.

 

ترتیب ذکر اقوام در این سوره به این نحو است: قوم موسی (فرعون)- ابراهیم – نوح – عاد – ثمود – لوط – شعیب (اصحاب الایکه) .

 

تحقیر دیگران و ترویج افکار انحرافی از شدیدترین به ملایمترین صورت در این ترتیب نهفته است.

 

حال اگر بخواهیم ببینیم کدام صورت از این روش های ظلم به ضعفا هنوز باقی است کدام یک از نام های اقوام ذکر شده را باید ذکر کنیم؟ کدام یک از روشها هنوز کاربرد دارند؟

 

از سوره ق استمداد میکنیم.چرا که در سوره ق از آنچه از انسانها باقی میماند و ثبت و ضبط میشود سخن به میان می آید. بنابراین روشهایی را که در گذشته بوده ولی حالا نیست و یا بسیار کمتر هستند و برای تکرار نشدن و حذر کردن آمده است میتوان شناخت. در سوره ق ترتیب ذکر اقوام چنین است:

 

نوح – اصحاب الرس – ثمود – عاد – فرعون – لوط – اصحاب الایکه – قوم تبع . اگر بترتیب ماندگاری روش ها  دقت کنیم می بینیم روشهایی مانند شعر و افکار تخدیری انحرافی جنسی  همچنان باقی هستند. روش تخیلی شدید فرعونی هنوز هست و آن روش نمایشی تخیلی قدرتمندی مانند فیلم هاست. روشی که هنوز فرعون ها برای مهندسی اراده انسانها بکار میگیرند....

 

هر آیه در زمینه آیات سوره مربوطه باید دیده شود.اتصال آیات هر سوره ناگسستنی است. ارتباط سور نیز تکمیل کننده آن اتصالات است. در کنار هم و در کلیت خود قرآن کلمه ثابت الهی و درختواره ثابت بهشتی است...

 

صفحه اول