درباره 6 دوره خلقت زمین و آسمانها در سوره فصلت

 

اگر کاملا تسلیم جریان آیات باشیم مسئله ساده است.

 

ابتدا طبق آیات سوره اعلی باید بین مراحل "خلق" و "سوی" و "تقدیر" فرق بگذاریم."سوی" بمعنی غیر از خلق است.پردازش پس ازخلق است.زدودن حشو و زواید می باشد.شروع تقدیر است.

 

دیگر اینکه بطور شفاف دو دوره "خلق" زمین طول کشیده است.(آیه 9)

 

قرار دادن لنگرها از بالای زمین یا کوبیدن لنگرها (کوه ها) بر زمین و تقدیر آنچه در درون آن باید باشد بعنوان دوران "تقدیر" اختصاصی زمین چهار روز یا چهار دوره بوده است.(آیه 10)

 

گویی دو دوره "خلق" زمین با چهار دوره بعدی تفصیل داده شده و اتمام یافته است.متناسب با نام فصلت و عشره کامله.

 

طی این دوران شش گانه که خلق و تقدیر اختصاصی زمین در آن رخ داده است آسمانها نیز "خلق" می شده اند. انتهای خلق آنها همان بصورت دود بودن آنهاست. پس تا پایان این شش دوره "خلق زمین و خلق آسمانها" رخ داده است.

 

دو دوره بعدی که در آیه 12 بدان اشاره میشود دوران "تقدیر" آسمانهاست نه خلقت آنها. چنانکه در پایان آیه دوازده نیز اشاره شده است:

 

فَقَضَاهُنَّ سَبْعَ سَمَاوَاتٍ فِي يَوْمَيْنِ وَأَوْحَى فِي كُلِّ سَمَاء أَمْرَهَا وَزَيَّنَّا السَّمَاء الدُّنْيَا بِمَصَابِيحَ وَحِفْظًا ذَلِكَ تَقْدِيرُ الْعَزِيزِ الْعَلِيمِ ﴿۱۲

 

هنگام تشکیل آسمانها زمین نیز حضور دارد نسبت زمین و آسمانها و مدارات مربوطه تعیین شده است.آیه 12 و دوازده ماه بودن سال یعنی زمان یک چرخش کامل جالب است.

 

بنابراین بسادگی تا پایان تقدیر اختصاصی زمین شش دوره طی شده و "خلق" زمین و "خلق" آسمانها انجام شده است.تضادی بین این آیات سوره فصلت با آیاتی که "خلق" زمین و آسمانها را شش دوره میگویند نیست.

 

--------------------------------------------------------

 

در سوره فصلت دو دوره مدت "خلق" زمین است. تصحیح می کنم 4  دوره بعدی ایام تقدیر "اقوات" زمین است نه تقدیر و تنظیم رابطه و نسبت آن با آسمانها..گنجاندن مواد اولیه به مقدار لازم در دل زمین است.بنابراین این 4 دوره "تقدیر" اختصاصی زمین است.شبیه به الگوی چهار فصل فعلی زمین است.با شباهت الگوهای خلقت و اعجاز قرآن روبرو میشویم.

 

بنابراین طی همین شش دوره آسمانها نیز "خلق" می شده اند زیرا بعدا در مورد مرحله بعدی یعنی "فقضهن" که در ردیف همان "فسوهن" است بیاناتی آورده میشود.

 

گویا طی خلقت آسمانها تقدیر اقوات زمین ممکن شده است. مثلا کوبیده شدن کوهها بر زمین و لنگر سازی برای زمین با خلقت مواد و اجرام آسمانی همراه بوده است. تا این مرحله زمین و آسمانها بهم ارتباط نزدیک تر دارند- اصلا بهم چسبیده بوده اند بتدریج از هم جدا شده اند "کانتا رتقا ففتقناهما"- تا شکل اولیه و مواد اولیه لازم در زمین معین شوند.

 

پس از شکل یافتن اولیه و مواد لازم و یافتن موجودیت مستقل به سوی جدایی و نظم و انضباط و وتعیین وظایف و محدوده هر موجود فراخوانده میشوند :

 

ثُمَّ اسْتَوَىٰ إِلَى السَّمَاءِ وَهِيَ دُخَانٌ فَقَالَ لَهَا وَلِلْأَرْ‌ضِ ائْتِيَا طَوْعًا أَوْ كَرْ‌هًا قَالَتَا أَتَيْنَا طَائِعِينَ ﴿١١

 

خلاصه اینکه طی شش دوره زمین "خلق" شده و "تقدیر" اقوات زمین انجام گرفته و آسمانها نیز "خلق" شده اند. تا اینجا میتوان گفت طی این شش دوره آسمانها و زمین (بهمین ترتیب) "خلق" شده اند.

 

این همان اعلامیه در سوره سجده  و امثال آنست و با آنها سازگاراست. اما دوره پردازش آسمانها در دو دوره بعدی است و در شمارش دوران "خلق" نباید منظور شود.

 

در سوره نازعات هماهنگ با نام سوره و مطالب دیگر ذکر شده شرح این جدایی ها (زمین از آسمانها) و تسویه و تقدیر ( و نه خلقت) و  هدایت و حرکت و گسترش هر قسمت بیان میشود:

 

أَأَنتُمْ أَشَدُّ خَلْقًا أَمِ السَّمَاءُ ۚ بَنَاهَا ﴿٢٧ رَ‌فَعَ سَمْكَهَا فَسَوَّاهَا ﴿٢٨ وَأَغْطَشَ لَيْلَهَا وَأَخْرَ‌جَ ضُحَاهَا ﴿٢٩ وَالْأَرْ‌ضَ بَعْدَ ذَٰلِكَ دَحَاهَا ﴿٣٠ أَخْرَ‌جَ مِنْهَا مَاءَهَا وَمَرْ‌عَاهَا ﴿٣١ وَالْجِبَالَ أَرْ‌سَاهَا ﴿٣٢ مَتَاعًا لَّكُمْ وَلِأَنْعَامِكُمْ ﴿٣٣

 

میتوان گفت در "خلق" آسمانها دوران بیشتری داشته اند. برای همین است که خلقت آسمانها "اشد" و سخت تر از خلقت انسانها معرفی شده است.

 

پس از تعیین مدارات برای اجرام آسمانی و تشکیل آسمانها  در حالی که زمین خلق شده و مواد اولیه لازم در درون آن قرار داده شده است شب و روز و فصول بوجود آمده است. طی شب و روز و فصول مواد اولیه مقدر شده باهم مخلوط گشته و آنچه باید احیاء میشود.

 

در معنای "دحاها" در سوره نازعات در قاموس قرآن آمده است:"طبرسی فرموده : دحو و دحی هر دو بمعنی بسط و گستردن است. در صحاح گستردن و غلطانیدن گفته است..." غطانیدن و حرکت با دیگر مطالب بیان شده در سوره نازعات هماهنگی دارد.

 

 "تقدیر" نهایی زمین پس از بوجود آمدن شب و روز صورت میگیرد.خروج مواد قبلا گنجانده شده و جمع شدن آبهای روی زمین و گسترش خشکی ها و محدود شدن آب ها به کناره کوهها ... پس از پایان "سوی" و "تقدیر"  برای آسمانها انجام شده است.

 

بنابراین "اخراج" آب درون و پیدایش مراتع و اشاره به کوهها در سوره نازعات که "بعد" از تسویه آسمانها ذکر شده  همان اشارات به اقوات زمین و کوهها در سوره فصلت که "پیش" از تسویه آسمانها بیان شده نیست.

 

در این سوره در مورد کوهها " ارساها" گفته شده اما در سوره فصلت که زمان تشکیل مواد و گنجاندن اقوات است گفته شده "رواسی من فوقها". گویا در سوره فصلت با کوبیده شدن مواد و اجرام آسمانی بر زمین روبرو هستیم ولی در سوره نازعات با زمین جدا شده و مستقل شده (در مدار خود براه افتاده) روبرو هستیم کوههایی که دیگر از خود زمین محسوب میشوند و سواحل و موانعی برای آب ها هستند ...و با ظاهر شدن مراتع و مزارع روبروییم...

 

نحوه این حرکات زمین و آسمانها با شرحی که در سوره الانبیاء آمده است هماهنگی دارد:

 

يَوْمَ نَطْوِي السَّمَاءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ ۚ كَمَا بَدَأْنَا أَوَّلَ خَلْقٍ نُّعِيدُهُ ۚ وَعْدًا عَلَيْنَا ۚ إِنَّا كُنَّا فَاعِلِينَ ﴿١٠٤

 

در روز قیامت زمین و آسمانها جمع میشوند مانند جمع شدن یک طومار (طی سجل للکتب). در ابتدا نیز گویی طوماری باز میشود. طومار زمین را چون نگینی در دل خود دارد. البته این بمعنی مرکزیت زمین نیست بلکه در میان گرفتن زمین هم میتواند باشد. زمین و آسمانها (همگی) در داخل طومار بهم چسبیده بوده اند پس از باز شدن آن بتدریج از هم جدا شده اند...

 

صفحه اول