اتصال آیات سوره جن و درباره جن در قرآن 2

 

فهرستی از برداشت ها از آنچه در قرآن در این باره داریم:

 

یک – جن دو قسم است یکی از اول جن بوده و اختیارات ابلیس را ندارد و دیگری از جنس ابلیس است که بعدا جن شده است یعنی از نظر انسان مخفی گردیده است...

 

دوم – هر دو نوع از آتش خلق شده اند.

 

سوم – در سوره الرحمن که نعمات به ترتیب اهمیت بیان میشوند خلقت انسان از خلقت جن جلوتر ذکر شده است بنابراین گویی خلقت انسان و ذریه او با ارزش تر از خلقت ابلیس و ذریه او بوده است...

 

چهارم -  جن از نوع اول هبوط نکرده بلکه از اول همچنانکه بود هست اما از نوع دوم هبوط کرده و از نظر انسان مخفی شده است...

 

پنجم – جن نوع اول تولید مثل ندارد اما جن نوع دوم که مثل انسان هبوط کرده است تولید مثل دارد...قرینه درونی (روحی) هر انسان میشوند.

 

ششم – جن نوع اول نیروهای سخت افزاری هستند. از اول پنهان از نظر انسان بوده است.

 

هفتم – جن نوع اول مانند شعله های اولیه آتش هستند و قبلا  از منبع اصلی جدا شده اند. جن نوع دوم که منبع اصلی هستند و مغرور با هبوط انسان هبوط کردند و آنها هم از نظر انسان پنهان شدند...

 

هشتم – جن نوع اول از درون انسان خبر ندارد ولی صدای انسان و تلاوت قرآن را میشنوند:

 

وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ (29) احقاف

 

قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ (30) احقاف

 

این خود نشان از این دارد که این نوع جن زاد و ولد ندارند و ثابت هستند (هم کتاب موسی و هم قرآن را شنیده اند) و تغذیه ندارند...نوع دوم یعنی ابلیس بعد از هبوط زاد و ولد دارد...

 

نهم – نوع اول از قدرت و درجات مختلف برخوردار است...عده ای از سفاهت عده دیگر بیزارند...

                                                                                                                            

دهم – جن نوع اول همچون نیروهایی طبیعی به فرمان خدا میتوانند در اختیار انسان باشند والا خودبخودی در اختیار انسان قرار نمی گیرند...

 

یازدهم - در سوره الرحمن اولین "بای آلاء ربکما تکذبان" پس از نعمات داده شده به انسان است پس تکذیب چرا شامل جن هم شده است؟ این جن همان ذریه ابلیس و نوع دوم هستند و قرینه انسان قرار میگیرند:

 

وَمَنْ يَعْشُ عَنْ ذِكْرِ الرَّحْمَنِ نُقَيِّضْ لَهُ شَيْطَانًا فَهُوَ لَهُ قَرِينٌ (36) زخرف

 

وَإِنَّهُمْ لَيَصُدُّونَهُمْ عَنِ السَّبِيلِ وَيَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ مُهْتَدُونَ (37) زخرف

 

حَتَّى إِذَا جَاءَنَا قَالَ يَا لَيْتَ بَيْنِي وَبَيْنَكَ بُعْدَ الْمَشْرِقَيْنِ فَبِئْسَ الْقَرِينُ (38) زخرف

 

قرائن و ارتباط آیات سوره الرحمن نشان میدهد این جن در درون انسان و مثل مرج البحرین در ارتباط نزدیک و تو در تو با انسان قرار دارد...تغذیه این جن نیز از تغذیه انسان است لذا نعمات خوردنی در سوره الرحمن هم برای انسان و هم برای شیطان است...زیاده خواهی انسان در ظاهر بر اساس وسوسه های درونی او از جانب شیطان می باشد...

 

همان طور که تغذیه بر روح انسان اثر دارد موجود پنهانی و قرینه انسان در درون او نیز متاثر از تغذیه انسان است ...

 

دوازدهم – در شباهت با انسان (فقط برای نزدیک شدن به ذهن) خداوند برای انجام کاری از اعضای خودکه همان ملائکه باشند (با کنترل روح مربوطه) استفاده میکند بعلاوه ابزار کار...مانند یک انسان مکانیک از دست خود و ابزارآلات مربوطه مثل انواع آچار پیچ گوشتی و...

 

جن مانند ابزارآلات هستند با این تفاوت که مانند ابزار کار یک مکانیک اشیاء بی جان نیستند تا بر روی تابلویی آویزان شوند بلکه جاندار هستند و در وقت لازم تسلیم فرامین میباشند در غیر آن آزاد هستند...

 

ملائکه بین خدا و این جن های نوع اول قرار دارند...

 

جن ها از درون انسان بی خبرند مثل نفهمیدن مرده بودن سلیمان ایستاده...مثل کلاغ ها که از مترسک میترسند و فکر میکنند انسان است...

 

جن ها موجودات سریع السیر و در کارهای طبیعی قدرتمند هستند (بنا وغواص یا آورنده تخت بلقیس و...) برای مراقبت از افراد خاص مورد نظر الهی ...بهمین دلیل در سوره جن است که غلبه رسولان خاص به نییروی غیبی آمده است...

 

جن ها مانند سربازان هستند ممکن است ماموریت تمام شده باشد ولی آنها بی خبر مانده باشند و از سر شیطنت و بازیگوشی فرمان اتمام ماموریت را نشنیده باشند....همانطور که بعضی از آنها هنوز در خدمت سلیمان بودند در حالی که او مرده بود و احتمالا ملائکه مربوطه فرمان اتمام ماموریت داده بوده اند....شاید همان دو ملک به بابل هاروت و ماورت...

 

 

سیزدهم – از نمونه های ذکر شده در قرآن میتوان نتیجه گرفت که ملائکه در شرایط خاص میتوانند شبیه انسان بر او ظاهر شوند ولی نمی شود که جن در ظاهر انسان خود را نشان او بدهد بلکه اثر نامرئی بر انسان میتواند داشته باشد....در ملک سلیمان کارهای جنیان انجام داده بدستور سلیمان توسط دو ملک شرح داده میشود تا اعمال جنیان در نظر مردم حکم سحر و جادو پیدا نکند و موجب کفر آنها نگردد....

 

چهاردهم – حضرت سلیمان جنیان تحت امر خودش را در هیئت و شکل و شمائل اصلی می دیده است ولی این برای انسان های دیگر مقدور نبوده...احتمالا عده ای از آنها پرندگانی آتشین همچون فیلم های تخیلی امروزی بوده اند....قابل مشاهده برای کسی که مسخر او هستند...این ملک و قدرت و اختیار دیگر برای کسی بعد از سلیمان داده نمی شود...لا ینبغی لاحد من بعدی

 

پانزدهم – آوردن کلمه "رجال" در آیه ذیل از سوره جن اشاره دارد به اینکه در این آیه جنیانی مورد خطابند که زاد و لد دارند و آن ابلیس و ذریه او هستند:

 

وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا (6) جن

 

وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا (7) جن

 

این دو آیه در برابر اقرار جنیانی از نوع اول است آنهایی که از قبل از هبوط ابلیس جن بوده اند...میخواهد بگوید با اینکه این جنیان از شنیدن قرآن ایمان آورده اند ولی از جن های سطح بالاتر و انسانهای مغرور و فریفته دنیا که اعتقاد به قیامات هم ندارند و تکبرشان و سرکشی آنها بیشتر میشود نیز بی ایمان وجود دارد...

 

شانزدهم – مشابه با مورد پانزدهم آیه ذیل است:

 

وَأَنَّا مِنَّا الْمُسْلِمُونَ وَمِنَّا الْقَاسِطُونَ فَمَنْ أَسْلَمَ فَأُولَئِكَ تَحَرَّوْا رَشَدًا (14) جن

 

این آیه اشاره به مردم عصر رسول الله و بعد از آن است...فعل "قل" در اول سوره گاهگاهی در اشاره به واقعیت جاری دخیل است...

 

میخواهد بفرماید بگو از ما هم (از خود ما و شما مردم) از ما هم کسانی مسلم هستند و کسانی قاسط هستند...این خطاب نمی تواند به جن نوع اول باشد چرا که قبلا "منا الصالحون و منا دون ذالک" در باره آنها گفته شده است:

 

وَأَنَّا مِنَّا الصَّالِحُونَ وَمِنَّا دُونَ ذَلِكَ كُنَّا طَرَائِقَ قِدَدًا (11) جن

 

هفدهم – کسانی که موقع نماز خواندن رسول الله دور او جمع میشده اند جنیان نبودند بلکه مردم زمان خود پیامبر هستند...چرا که خطابات بعدی اشاره به آنها دارد...پیامبر ما خودش با جنیان ارتباط نداشته است بر او وحی شده است که جنیان قرآن را شنیدند...

فقط حضرت سلیمان با عده ای از آنها ارتباط داشته و آنها تحت امر سلیمان بوده اند ...

 

هجدهم – شنیدن قرآن توسط جنیان در آیه 13 یکبار دیگر اعلام میشود.در اینجا به بحث اول سوره میرسد و بحث جنیان تمام میشود.قسمت پایانی آیه 13 با عبارت کلی "...فَمَنْ يُؤْمِنْ بِرَبِّهِ فَلَا يَخَافُ بَخْسًا وَلَا رَهَقًا" ما را به انسان ها (دیگر موجودات) میکشاند...

 

 گویا آیه 14 درباره انسان های عصر رسول الله و از ایشان به بعد است.بعبارت دیگر بیانات آیه 14 خود از جمله "قل اوحی الی" سرچشمه میگیرد و در باب مردم مخاطب است.دلیل دیگر اینکه در آیه 13 اعلام میشود "آمنابه" نمی شود بعد از آن از "تسلیم" خود جنیان بگویند. مقام ایمان بعد از تسلیم است نه برعکس...در سوره حجرات آیه 14 داریم ...ولکن قولوا اسلمنا...

 

نوزدهم – از مجموع 28 آیه سوره جن با آیه 14 قسمت مربوط به جنیان تمام میشود قسمت مربوط به انسانها شروع میگردد....تقریبا مسائل و مفاهیم مشابهی آورده میشود...

 

درنیمه اول درباره جنیان آیه 11 گفته شده بود در نیمه دوم با آیه 14 درباره انسانهای عصر نزول همراه نسل های بعدی اشاره میشود...

در نیمه اول "طرائق قددا" آمده بود در قسمت دوم "الطریقه" آمده است....

 

در نیمه اول جنیان تلاوت قرآن را میشنوند در نیمه دوم مردم عبارات مندرج در نماز پیامبر را میشنوند و بر دور او جمع میشوند...

 

در نیمه اول آمده وَأَنَّا لَا نَدْرِي أَشَرٌّ أُرِيدَ بِمَنْ فِي الْأَرْضِ أَمْ أَرَادَ بِهِمْ رَبُّهُمْ رَشَدًا... و در قسمت دوم میفرماید قُلْ إِنْ أَدْرِي أَقَرِيبٌ مَا تُوعَدُونَ

 

أَمْ يَجْعَلُ لَهُ رَبِّي أَمَدًا...

 

بیستم – با اشاره به "حطب" بودن قاسطین در قیامت آوردن "لاسقیناهم ماء قدغا" جالب است.میخواهد بگوید اگر آنها تسلیم بودند در برابر حق به رشد میرسیدند...درختی رشد یابنده و با آب داده شده رشد میکردند ولی این را باور نکردند و از حق منحرف شدند درخت وجود آنها خشک شد و دست آخر هم هیزم جهنم میشوند....در درختواره قرآنی در شاخه اول سوره جن بعد از سوره قلم قرار دارد در آن سوره اشاره میشود به "ابتلای اصحاب الجنه"...دارندگان باغ نعمت الهی بودن و رسیدگی به نیازمندان را فراموش کردند باغات آنها از بین رفت...در سوره قلم محنون و مفتون بودن نیز آورده شده است!!!

 

بیست و یکم – موارد مشابهت سوره کهف و سوره جن را چنانکه باید در نظر نگرفتیم. اصحاب کهف (که در میان آنها فقط مردان هستند) و در غار مخفی شده اند (جن) با ادبیاتی شبیه آنچه در سوره جن آمده است سخن میگویند:

 

ابتدا تعجبی مانند تعجب ابتدای سوره جن بیان میشود:

 

أَمْ حَسِبْتَ أَنَّ أَصْحَابَ الْكَهْفِ وَالرَّقِيمِ كَانُوا مِنْ آيَاتِنَا عَجَبًا (9)

 

ایشان هم از "رشد" سخن میگویند و طلب "رشد" میکنند:

 

إِذْ أَوَى الْفِتْيَةُ إِلَى الْكَهْفِ فَقَالُوا رَبَّنَا آتِنَا مِنْ لَدُنْكَ رَحْمَةً وَهَيِّئْ لَنَا مِنْ أَمْرِنَا رَشَدًا (10)

 

از قول "شططا" پرهیز دارند:

 

وَرَبَطْنَا عَلَى قُلُوبِهِمْ إِذْ قَامُوا فَقَالُوا رَبُّنَا رَبُّ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ لَنْ نَدْعُوَ مِنْ دُونِهِ إِلَهًا لَقَدْ قُلْنَا إِذًا شَطَطًا (14)

 

و اینکه ابلیس "کان" از جنیان شد و از آن به بعد او و "ذریه" او در کار گمراهی انسان قرار گرفتند:

 

وَإِذْ قُلْنَا لِلْمَلَائِكَةِ اسْجُدُوا لِآدَمَ فَسَجَدُوا إِلَّا إِبْلِيسَ كَانَ مِنَ الْجِنِّ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ أَفَتَتَّخِذُونَهُ وَذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِنْ دُونِي وَهُمْ لَكُمْ عَدُوٌّ بِئْسَ لِلظَّالِمِينَ بَدَلًا (50)

 

نمی توان اشاره نکرد به زیبایی اینکه آیه فوق پس از رساندن سرنوشت انسانها به آخرین موضع (محشور شدن همه و صف زده بر روی زمین "بارز" – بارز بمعنی متورم نیز هست- در حضور خداوند) در آیه قبل بیان میشود.پایان خلقت انسان به ابتدای آن میرسد.

 

پناه بردن به "وحی" و کلام الهی مانند سوره جن بیان میشود:

 

وَاتْلُ مَا أُوحِيَ إِلَيْكَ مِنْ كِتَابِ رَبِّكَ لَا مُبَدِّلَ لِكَلِمَاتِهِ وَلَنْ تَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا (27) کهف

 

قُلْ إِنِّي لَنْ يُجِيرَنِي مِنَ اللَّهِ أَحَدٌ وَلَنْ أَجِدَ مِنْ دُونِهِ مُلْتَحَدًا (22) جن

 

إِلَّا بَلَاغًا مِنَ اللَّهِ وَرِسَالَاتِهِ وَمَنْ يَعْصِ اللَّهَ وَرَسُولَهُ فَإِنَّ لَهُ نَارَ جَهَنَّمَ خَالِدِينَ فِيهَا أَبَدًا (23) جن

 

در کل این نظر که جنیان اول (هبوط نشده) زاد ولد نمی کنند و کاری به انسان ندارند ولی ابلیس و فرزندانش که از جنیان شدند با اینکه ظاهرا از همان آتش خلق شده اند پس از هبوط زاد و ولد دارند و در کار انسان هستند تایید میشود...

 

صفحه اول