تاویل و محکمات و متشابهات

خلاصه اولیه :

آیات متشابهات تشبیه کننده اموری هستند که بطور اجتناب ناپذیر اصل آن از دسترس ما خارج است یا آنرا نمی بینیم.مثل خدا و عرش و بهشت و جهنم.و...شبیه سازی میکنند برای درک بهتر...

 

آیات محکمات درمورد چیزهایی هستند که ما می بینیم یا در مورد آنها نظر و شواهد این جهانی داریم مثل نظرات و احکام فردی و اجتماعی و تاریخی و طبیعی ...

با این تعریف آیات محکمات برای تبعیت و عمل هستند ولی آیات متشابهات موضوع ایمان هستند.چنانکه میفرماید:"...سوره محکمه و ذکر فیها القتال..."

 

این دو دسته آیات قرآن را تشکیل میدهند هر دو دسته بینات هستند بشکل واضح و عربی مبین بیان شده اند. آنها بهم ربط دارند. واضح است که محکمات بیشترند و متشابهات را در بر میگیرند.

 

هنگام برداشت و تبعیت از بعضی از آیات قرآن افرادی دچار اشتباه میشوند (در حقیقت ما تشابه علیهم منه) چون کلیت کتاب و ارتباطات

آیات را رعایت نمی کنند.

 

تاویل این اشتباهات را راسخونی که همواره کلیت را قبول دارند و رعایت میکنند ، میدانند...اولواالالباب متذکر میشوند یعنی آنها هم ارتباطات را درک میکنند....

 

گویا راسخون ، با پیگیری مداوم کتاب را میخوانند و میفهمند و اولواالالباب موارد را سریع تر متوجه میشوند و میگذرند...

 

اینکه فرموده است "...کتاب احکمت آیاته..." یعنی درباره آیات آن از جانب خداوند حکم شده است و چارچوب آن تعیین شده است بقیه کار یعنی تفصیل آن چارچوب توسط مقربین امین به درجات انجام شده است و خداوند به کار آنها سمیع علیم است. نه اینکه تمام آیات قرآن محکمات است!!!

 

اینکه فرموده است "...کتابا متشابها مثانی..." یعنی کتابی است که عالم دوم یعنی غیب (شامل بهشت و جهنم ) را شبیه سازی میکند....قلوب مومنین از این شبیه سازی ها بلرزه در می آید.کار بزرگی که فقط از این کتاب ساخته است.این کتاب بزرگ کارهای بزرگ دیگری هم دارد. نه اینکه تمام آیات قرآن متشابهات است!!!

 

در پرانتز اشاره به تشبیه مادر و عدم اطلاع وی (حداقل تا زمانی خاص) از جنس فرزند در رحم خود که در همین سوره آل عمران نیز آمده است جالب خواهد بود.مادر محکمات از جنس فرزند متشابهات در رحم خود  (حداقل تا زمانی خاص) اطلاع ندارد.پس تمام قرآن متشابهات نیست و همینطور تمام قرآن محکمات نیست....

 

تشبیه آیات "محکمات" به مادر کتاب و بقیه به "متشابهات" ثمره دیگری نیز دارد.همانطور که جنین در شکل و الگوی بسیار کوچک از فرزند پس از تولد است آیات "متشابهات" نیز همچون شبیه سازی بسیار کوچک از عالم غیب و وعده های قیامت است....

 

تاویل آیات محکمات در این دنیا و توسط راسخون در علم میسر است و فتنه گران و دارندگان زیغ در قلوب نمی توانند بهانه ای برای نفهمیدن داشته باشند.

تاویل آیات متشابهات در آخرت رخ خواهد داد در این دنیا برای آزمون ایمان هستند.متشابهات همانهایی هستند که اقوام گذشته به آن ایمان نیاوردند غیر از قوم یونس...بنابراین تمام آیات قرآن در آخرت تاویل ندارند...آخرت روزی است که یوم یاتی بعض آیات ربک.آیات راجع به قیامت که در دنیا به آنها ایمان نیاوردند.

----------------------------------

دو نوع تاویل وجود دارد. بعبارت بهتر دو جور رخ میدهد:

الف : تاويل بوسيله يك يا چند عبارت. مثل آيه "... تاويل مالم تسطع عليه صبرا..."

توضيحي براي علت صدور دستورها و اعمال. شامل علم به مواضع کلمات وعبارات قبلي. (كهف 82 )

ب : تاويل با وقوع موضوع مثل تاويل روياي حضرت يوسف هنگام تسليم شدن برادرانش. همینطور تاویل آیاتی که در مورد قیامت هستند.

----------------------------------

باكنار هم قراردادن موارد تشابه بنظر ميرسد (رعایت دو میزان دربرداشت از قرآن) كه آيات"متشابهات" با آيات موضوع " ماتشابه منه" يكي نیستند.

آيات"متشابهات" تشبيه كننده عذاب وپاداش اخروي و آنچه از توان درك ما خارج است می باشند مانند تشبيه عرش وملائك وامثال آنهاست و تاويل آن آيات از نوع دوم بوده و در اين جهان نخواهد بود.

(ملهم ازآيه ...قالوا هذالذي رزقنا من قبل و اتوا به متشابها...در سوره بقره آیه 25)

جمع ارقام شماره دو آیه سوره بقره و شماره آیه سوره آل عمران قابل توجه است))

یعنی تاويل و اصلاح این برداشت های اشتباه از آيات (که در میان دو دسته آیات یعنی "محکمات" و "متشابهات" هستند) از نوع اول تاویل بوده و در اين جهان امکان دارد.الراسخون با دید "جامع" نگر خود توان آن را دارند. بهمین جهت در این مورد فرموده است "لا یعلم".حال آنکه تاویل آیات قیامت "رخ میدهد". ...يَوْمَ يَأْتِي بَعْضُ آيَاتِ رَبِّكَ...(158) انعام

----------------------------------

مواردی وجود دارد که غیر مومنین آیات محکم را نیز نمی خواهند یا نمی توانند درست بفهمند مانند دستور کشتن گاو.

ضمیر اشاره در "یقولون آمنا به" به کل قرآن اشاره میکند.

راسخون در علم می گویند به قرآن ایمان داریم . کلی است از جانب خدای ما. شبیه آنهایی نیستند که در آیه 162  سوره النساء معرفی میشوند؟

...لکن الراسخون فی العلم منهم و المومنون یومنون بما انزل الیک و ما انزل من قبلک ...

یکپارچگی هر آیه نشان از وحدانیت خداوند دارد. قرآن در کلیت خود آیه است بنابراین پیوسته است.

(با تمام وضوحی که در نامیدن و آوردن قرآن بشکل یک کل واحد در زمره اشیایی که آیه نامیده شوند وجود دارد با این حال کافی است بعنوان نمونه آیه 211 سوره بقره "سل بنی اسرائیل کم آتیناهم من آیه بینه ..." رادر کنار آیه 57 از سوره انعام "...قل انی علی بینه من ربی ..." ببینیم.)

----------------------------------

 الفاظ وكلمات "متشابهات" و "ماتشابه منه" درست است كه ازيك ريشه ومفهوم هستند ولي كاربرد يكساني دراين آيه ندارند. "متشابهات" زمانمند نيستند تشابه آنهاموردتاييد خداونداست وازرحمت او و نورانیت قرآن بدوراست كه از ابتدا مايه ضلالت ايجاد شده باشند ولي "ماتشابه منه" زمانمنداست و ميرساند كه تشابهي است كه پس از نزول قرآن وفهم ناقص بعضي افراد بجهت مجزا گرفتن آنها از بقيه آيات پيش ميآيد. گویا خلاصه

حکیمانه وروانی از عبارت "ماتشابه علیهم منه" است. شبیه به "...ان البقر تشابه علینا..."

افرادی بدون زیغ در قلوب نیز ممکن است مدتی -  تا نظر عنایت الهی و یا حصول دقت بیشتر از جانب خود اعلام موضع نمی کنند. لذا حکیمانه فرموده است:"ما تشابه منه" و ضمیر "علیهم"نیامده است.

-----------------------------------

تاويل آيات " ماتشابه منه " كه مجراي اصلي مكر مريض القلب هاست و ازتاويل نوع اول است از راسخون در علم نیز برمي آيد. چنانكه نمي توان انتظار داشت مومنين در مقابل فتنه هاي افرادي كه تاويل نادرستی از آنها دارند بدون دفاع و استلال باشند.

 قول به ایمان و پایبندی راسخون در علم به کلیت قرآن از عمق وجود است:"...و ما یعلم تاویله الا الله و الراسخون فی العلم یقولون آمنا به کل من عند ربنا..." شبیه به آیه 78 س نحل: "...والله اخرجکم من بطون امهاتکم لاتعلمون شیئا...".

 دانستن تاویل از جانب راسخونی است که درآن حال بدون شک وتردید می گویند آنراباور کردیم همه ازجانب پروردگار ماست. وجودآیه "...هو الذی یصورکم فی الارحم کیف یشاء..." قبل از همین آیه ما نحن فیه یعنی آیه متشابهات – آیه 7 سوره آل عمران- وهمینطور تشبیه محکمات به "ام الکتاب" خالی از این اشاره نیست.

آيات " متشابهات " شي يا صحنه دومي را شبيه سازي ميكنند طرف دومي دارند چنانكه قرآن كتاب"متشابها مثاني " است و وقايع آن جهاني و یا غیبی را براي تبشير و انذار ما شبيه سازي ميكند.

-----------------------------------

 در طول اعصار و قرون پیامبران با معجزات آمدند و رفتند تا به انسان بباورانند که قیامتی هست و خواهد آمد که به ظلم و جور و فساد آنها رسیدگی خواهد شد و به اعمال نیک آنها پاداشی بهتر داده خواهد شد. 

 ولی آنها همگی قیامت را تکذیب کردند و آمدن آنرا باور نکردند مگر در لحظات پایانی که برای آنها سودی نداشت و هلاک شدند. هلاک شدند تا فساد ادامه پیدا نکند.غیر از قوم یونس.این قوم به خدا و آخرت "ایمان" آوردند و از مزایای آن بهره مند شدند تا زمان مخصوص خودشان.ایمان بمعنی احاطه علمی کامل نیست. برای ایمان به وعده الهی احاطه علمی برای کدام قوم لازم بوده است که برای قوم محمد مصطفی لازم باشد.؟ 

معجزات آنها بعضا بهمراه کتاب یا پیام ها و از نوع عصای موسی و فیزیکالی بود ولی معجزه پیامبر خاتم از نوع کتاب بود.دشمنان محمد هم تکذیب کردند نه معجزه قرآن را که عاجز شدند از آوردن یک سوره مثل آنرا بلکه آمدن قیامت را.( آیات 38 و 39 سوره یونس)

أَمْ يَقُولُونَ افْترََئهُ  قُلْ فَأْتُواْ بِسُورَةٍ مِّثْلِهِ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(38)

بَلْ كَذَّبُواْ بِمَا لَمْ يحُِيطُواْ بِعِلْمِهِ وَ لَمَّا يَأْتهِِمْ تَأْوِيلُهُ  كَذَالِكَ كَذَّبَ الَّذِينَ مِن قَبْلِهِمْ  فَانظُرْ كَيْفَ كاَنَ عَاقِبَةُ الظَّالِمِينَ(39) 

لذا خلط مبحث شد در تاویل.مشابهتی پیش آمد بین تاویل وعده قیامت و تاویل آیات قرآن آخرین معجزه. مطالعه ادامه آیه 38 لازم است و توقف بر آن نتیجه اشتباه آمیز خواهد داشت مخصوصا پس از ده آیه ( در سوره دهم!) در آیه 48 معلوم میشود که منظور تاویل وعده قیامت بوده است.

وَ يَقُولُونَ مَتىَ‏ هَاذَا الْوَعْدُ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(48)

پیوستگی و ارتباط آیات باید رعایت شود.چون هر دو تاویل هستند کنار یکدیگر آورده شد.مانند آب شور و شیرین دو دریا. در سوره یونس هستیم. اگر مثل ایشان شناگر قهاری نباشیم غرق خواهیم شد.در این سوره یکبار دیگر بر یک سوره مانند قرآن آوردن تحدی شده است.باید تمام سوره را خواند پیوسته و مرتب.شناگر نباید در یک جا دست و پا بزند مگر ضروری باشد و با آگاهی از بقیه دریا و توان خودش.

پس از این ده سوره اول از قرآن در سوره یازدهم یعنی سوره هود آیه 13 فرموده است :

أَمْ يَقُولُونَ افْترََئهُ  قُلْ فَأْتُواْ بِعَشْرِ سُوَرٍ مِّثْلِهِ مُفْترََيَاتٍ وَ ادْعُواْ مَنِ اسْتَطَعْتُم مِّن دُونِ اللَّهِ إِن كُنتُمْ صَادِقِينَ(13)

فَإِلَّمْ يَسْتَجِيبُواْ لَكُمْ فَاعْلَمُواْ أَنَّمَا أُنزِلَ بِعِلْمِ اللَّهِ وَ أَن لَّا إِلَاهَ إِلَّا هُوَ  فَهَلْ أَنتُم مُّسْلِمُونَ(14)

 رعایت پیوستگی و کلیت آیات چاره کار است. همان کاری که الراسخون در علم بدان معتقدند و دائما

آنرا مطرح میکنند...  

-----------------------------------

خلاصه ثانویه:

پس از بیان اینکه "او کسی است که" و معرفی کتاب یعنی بیان : هُوَ الَّذِي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتَابَ مِنْهُ آيَاتٌ مُحْكَمَاتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتَابِ وَأُخَرُ مُتَشَابِهَاتٌ  "دو دسته کسان" را جدا سازی میکند. اول کسانی که زیغ در قلوب دارند و "ما تشابه منه" برای آنها رخ میدهد و هدایت نشده اند. دوم و در ادامه و در آیه بعد کسانی که زیغ در قلوب نداشته اند و هدایت شده اند و از خداوند میخواهند که زیغ در قلوبشان ایجاد نشود(بعد اذ هدیتنا).بنابراین "ما تشابه منه" در اثر حالات قلوب ایجاد میشوند و از قبل ایجاد نشده اند و همان "متشابهات" نیستند.

اگر "متشابهات" همان "ماتشابه منه" باشد در آیه 7 موقع دسته بندی اولیه آیات قرآن اینطور خواهد شد که :

دسته ای از آیات قرآن محکمات هستند و قابلیت درک صحیح دارند ولی دسته ای دیگر به اشتباه اندازنده هستند!!!

آیا این سزاوار کتاب هدایت است؟

چرا تمام آیات محکمات نباشند؟ چگونه خداوند باید خود پیشاپیش امکان به اشتباه افتادن را برای همه و بعنوان خصلت ذاتی قرآن معرفی کند؟! فراموش نشود که عبارت "فاما" ما قبل خود را تثبیت شده و شقوق اصلی و ذاتی بیان میکند و بعد از آن رخدادهای مرتبط (مرتبط با یکی از آنها یا هر دو آنها – ماتشابه "منه" – از کل قرآن) را بیان میکند....آیا سزاوار است گفته شود قرآن آیات محکمات و آیات به اشتباه اندازنده دارد "پس بنابراین" یا "پس اما بر این اساس" چنین میشود که دارندگان قلب مریض ...؟

 

اما این طبیعی است که قرآن کتابی باشد که اگر آیات آنرا متصل و در یک کلیت منسجم بخوانیم و تسلیم چیدمان و جریان آیات باشیم (تعدادی را پنهان یا فراموش نکنیم و تعدادی را آشکار) دچار اشتباه نگردیم.

 

هر کتاب دیگری (که بطور جدی برای هدایت افکار  بشری است و نه کتاب هنری و سرگرمی) نیز چنین است که اگر چیدمان و پیوستگی مطالب را رعایت نکنیم دچار سوء برداشت میشویم.هیچ نویسنده ای کتابی را بطوری نمی نویسد که از قبل خواننده صادق به اشتباه بیافتد.سوره آل عمران خود نمونه اعلی برای وجود آیات محکمات و متشابهات است.در این سوره موارد متعددی وجود دارد که میفرماید چیزی شبیه چیزی دیگر است یا بعضی میخواهند چیزی شبیه چیزی دیگر باشد:

خلقت عیسی شبیه خلقت انسان اولیه...

إِنَّ مَثَلَ عِيسَى عِنْدَ اللَّهِ كَمَثَلِ آدَمَ خَلَقَهُ مِنْ تُرَابٍ ثُمَّ قَالَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۵۹﴾ آل عمران

بیانات خود را با آیات الهی رنگ آمیزی میکنند و میگویند این از جانب خداست...

وَإِنَّ مِنْهُمْ لَفَرِيقًا يَلْوُونَ أَلْسِنَتَهُمْ بِالْكِتَابِ لِتَحْسَبُوهُ مِنَ الْكِتَابِ وَمَا هُوَ مِنَ الْكِتَابِ وَيَقُولُونَ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَمَا هُوَ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ وَيَقُولُونَ عَلَى اللَّهِ الْكَذِبَ وَهُمْ يَعْلَمُونَ ﴿۷۸﴾ آل عمران

 

آیاتی که میگویند در روز قیامت روی سیاه و یا روی سفید برای انسانها نمایان خواهد شد...

يَوْمَ تَبْيَضُّ وُجُوهٌ وَتَسْوَدُّ وُجُوهٌ فَأَمَّا الَّذِينَ اسْوَدَّتْ وُجُوهُهُمْ أَكَفَرْتُمْ بَعْدَ إِيمَانِكُمْ فَذُوقُوا الْعَذَابَ بِمَا كُنْتُمْ تَكْفُرُونَ ﴿۱۰۶﴾آل عمران

وَأَمَّا الَّذِينَ ابْيَضَّتْ وُجُوهُهُمْ فَفِي رَحْمَةِ اللَّهِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۱۰۷﴾آل عمران

تِلْكَ آيَاتُ اللَّهِ نَتْلُوهَا عَلَيْكَ بِالْحَقِّ وَمَا اللَّهُ يُرِيدُ ظُلْمًا لِلْعَالَمِينَ ﴿۱۰۸﴾آل عمران

 

آنانکه در راه خدا کشته شدند نزد خدا روزی داده میشوند...

وَلَا تَحْسَبَنَّ الَّذِينَ قُتِلُوا فِي سَبِيلِ اللَّهِ أَمْوَاتًا بَلْ أَحْيَاءٌ عِنْدَ رَبِّهِمْ يُرْزَقُونَ﴿۱۶۹﴾ آل عمران

 

آنچه بخل ورزیدند از فضل الهی داده شده طوق گردن آنها خواهد شد...

وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ يَبْخَلُونَ بِمَا آتَاهُمُ اللَّهُ مِنْ فَضْلِهِ هُوَ خَيْرًا لَهُمْ بَلْ هُوَ شَرٌّ لَهُمْ سَيُطَوَّقُونَ مَا بَخِلُوا بِهِ يَوْمَ الْقِيَامَةِ وَلِلَّهِ مِيرَاثُ السَّمَاوَاتِ وَالْأَرْضِ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرٌ ﴿۱۸۰﴾ آل عمران

----------------------------------------------

1401/02/01

اخیرا و متاسفانه دیرهنگام نظریه ای در خصوص محکمات و متشابهات در آیه 7 سوره آل عمران از آقای روح الله ملکیان دیده شد....

"https://jqr.isca.ac.ir/article_103.html"

علیرغم تماس از طریق ایمیل با فصلنامه پژوهشهای قرآنی جوابیه ای از ایشان دریافت نگردید ...شاید به وی ارجاع نشده باشد....

در هر حال در باره نظریه ایشان مواردی بیان میشود:

----------------

اول اینکه فرموده اند این آیات (آیه 7 و آیات مجاور آن) خطاب به اهل کتاب هستند...و این جای تعجب دارد...بیان دسته بندی آیات قرآن برای مسلمین نیست ؟ آیا همین خود باعث اشتباه برداشت مسلمین از قرآن نمیشود؟

آیا در میان مخاطبین آیه ذیل :

مِنْ قَبْلُ هُدًى لِلنَّاسِ وَأَنْزَلَ الْفُرْقَانَ إِنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا بِآيَاتِ اللَّهِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَاللَّهُ عَزِيزٌ ذُو انْتِقَامٍ ﴿۴﴾ آل عمران

و از میان آنهاییکه کافر به آیات الله میشوند (که بطور کلی مورد نظرند) از قوم محمد کسی نیست؟

آیه ذیل خطاب به همه است:

هُوَ الَّذِي يُصَوِّرُكُمْ فِي الْأَرْحَامِ كَيْفَ يَشَاءُ لَا إِلَهَ إِلَّا هُوَ الْعَزِيزُ الْحَكِيمُ ﴿۶﴾ آل عمران

----------------

دوم اینکه بنظر میرسد برای ایشان از عبارت "ام الکتاب" در آیه 7 سوره آل عمران آیه ذیل تداعی میشود و میخواهند این دو مورد را از یک جنس بدانند:

وَإِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتَابِ لَدَيْنَا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ ﴿۴﴾ الزخرف

در حالیکه آیات سوره زخرف کل قرآن را مندرج در ام الکتاب میدانند نه قسمتی از قرآن را ... آیه قبل از سوره الزخرف را ببینیم:

إِنَّا جَعَلْنَاهُ قُرْآنًا عَرَبِيًّا لَعَلَّكُمْ تَعْقِلُونَ ﴿۳﴾ الزخرف

ایشان در اینجا آیه 2 سوره الزخرف را ندیده گرفته اند که قرآن را در همان حالیکه کاملا مندرج در ام الکتاب است ، "کتاب" مبین معرفی نموده است:

وَالْكِتَابِ الْمُبِينِ ﴿۲﴾ الزخرف

و این "کتاب مبین" را نباید از جنس "کتاب" مرقومه حضرت سلیمان به حاکم سبا همسنگ بدانیم...چرا که به آن تحدی شده است و ...

----------------

بنابراین سومین مورد این خواهد شد که قسمتی از قرآن (قرآن بعنوان کتاب) ، قسمت اصلی و بعبارت دیگر "ام الکتاب" یعنی "ام القرآن" هستند ، و قسمت دیگر متشابهات در قرآن...

----------------

چهارمین مورد این است که ضمیر "ه"  در "ما تشابه منه" بنابر نظر ایشان باید "هم" باشد یعنی فرموده باشد "ماتشابه منهم" چون بزعم ایشان متشابهات از چند کتاب قبلی با قرآن است...

----------------

تنها راه برداشت صحیح از قرآن رعایت روش مورد تایید خود قرآن است و آن رعایت اتصال قول الهی است:

وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾ قصص

رعایت اتصال اجزاء هر آیه و رعایت اتصال آیات در هر سوره و کلیت قرآن ذیل همین رعایت اتصال قول الهی است که باید بکار گرفته شود....درست است که قرآن متفرق نازل شده اما چیدمان آن تحت حفاظت و رصد الهی است...نتایج حاصل از این روش خود دلیلی دیگر برای صحت آنست....

---------------------------------------------------------------

1401/03/18

منظور از "سوره محکمه" در آیه ذیل از سوره محمد کدام سوره از قرآن میباشد؟

 

وَيَقُولُ الَّذِينَ آمَنُوا لَوْلَا نُزِّلَتْ سُورَةٌ فَإِذَا أُنْزِلَتْ سُورَةٌ مُحْكَمَةٌ وَذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ رَأَيْتَ الَّذِينَ فِي قُلُوبِهِمْ مَرَضٌ يَنْظُرُونَ إِلَيْكَ نَظَرَ الْمَغْشِيِّ عَلَيْهِ مِنَ الْمَوْتِ فَأَوْلَى لَهُمْ ﴿۲۰﴾

 

انتظار داریم سوره ای باشد که در آن آیات "متشابهات" وجود ندارند....یعنی آیاتی که امور غیبی را شبیه سازی کنند....بنظر میرسد سوره مورد نظر همان سوره ممتحنه سوره 60 میباشد...

 

براستی میبینیم در این سوره تمام آیات و عبارات از دنیای واقعی و بیانات کاملا واضح و ایده های اصلی هستند... از وقایع قیامت همین تک آیه آمده است که نیازی به هیچ شبیه سازی ندارد:

 

لَنْ تَنْفَعَكُمْ أَرْحَامُكُمْ وَلَا أَوْلَادُكُمْ يَوْمَ الْقِيَامَةِ يَفْصِلُ بَيْنَكُمْ وَاللَّهُ بِمَا تَعْمَلُونَ بَصِيرٌ ﴿۳﴾ ممتحنه

 

نکته دیگر در این سوره اشاره و تذکر به قتال با کافرین است نه دستور و امر صریح... ذُكِرَ فِيهَا الْقِتَالُ.....که آنهم در این دو آیه سوره ممتحنه هویداست:

 

لَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ لَمْ يُقَاتِلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَلَمْ يُخْرِجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ أَنْ تَبَرُّوهُمْ وَتُقْسِطُوا إِلَيْهِمْ إِنَّ اللَّهَ يُحِبُّ الْمُقْسِطِينَ ﴿۸﴾

إِنَّمَا يَنْهَاكُمُ اللَّهُ عَنِ الَّذِينَ قَاتَلُوكُمْ فِي الدِّينِ وَأَخْرَجُوكُمْ مِنْ دِيَارِكُمْ وَظَاهَرُوا عَلَى إِخْرَاجِكُمْ أَنْ تَوَلَّوْهُمْ وَمَنْ يَتَوَلَّهُمْ فَأُولَئِكَ هُمُ الظَّالِمُونَ ﴿۹﴾

 

از مفاهیم مشترک بین دو سوره محمد و ممتحنه پنهانکاری در دوستی بعضی از مومنین با کافرین میباشد:

.... تُسِرُّونَ إِلَيْهِمْ بِالْمَوَدَّةِ وَأَنَا أَعْلَمُ بِمَا أَخْفَيْتُمْ وَمَا أَعْلَنْتُمْ وَمَنْ يَفْعَلْهُ مِنْكُمْ فَقَدْ ضَلَّ سَوَاءَ السَّبِيلِ ﴿۱﴾ ممتحنه

ذَلِكَ بِأَنَّهُمْ قَالُوا لِلَّذِينَ كَرِهُوا مَا نَزَّلَ اللَّهُ سَنُطِيعُكُمْ فِي بَعْضِ الْأَمْرِ وَاللَّهُ يَعْلَمُ إِسْرَارَهُمْ ﴿۲۶﴾ محمد

 

در سوره ممتحنه دستور به الگو برداری در رفتار از تابعین حضرت ابراهیم در زمان او را نمیتوانیم شبیه سازی بدانیم بلکه عینا باید تبعیت شود یعنی همان وظیفه را پیروان محمد نیز دارند...باید پیروان محمد نیز، قوم و خویش کافر را دشمن بدانند و به دوستی نگیرند...

و موید دیگر اینکه در لیست ترتیب نزول سور هم که بعضی مطرح میکنند سوره ممتحنه قبل از سوره محمد نازل شده است....

ایمان به خدا و قیامت برای هر فرد مومن در شاخه اول (سوره الرحمن با برگواره و متقابل آن ، سوره ممتحنه) است و دشمن دانستن کافرین و پیوستن به مومنین در قتال (سوره محمد) در شاخه دوم...

---------------------------------------------------------------

 صفحه اول