جن در قرآن

 

دو نوع جن وجود دارد یکی از نوع جنیان سوره سبا و بالاجبار در اختیار حضرت سلیمان با عنوان "الجن" آنها را برای اختصار جن دسته اول بنامیم ... و دیگری در سوره فصلت:

 

وَقَيَّضْنَا لَهُمْ قُرَنَاءَ فَزَيَّنُوا لَهُمْ مَا بَيْنَ أَيْدِيهِمْ وَمَا خَلْفَهُمْ وَحَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۲۵﴾فصلت

 

وَقَالَ الَّذِينَ كَفَرُوا لَا تَسْمَعُوا لِهَذَا الْقُرْآنِ وَالْغَوْا فِيهِ لَعَلَّكُمْ تَغْلِبُونَ ﴿۲۶﴾فصلت

 

که قرینه هر انسانی است و بعضی از آنها را چنان گمراه میکنند که آنها را به انداختن لغو در قرآن ترغیب میسازند...برخلاف "الجن" در سوره جن که بعضی از آنها قرآن را میشنوند و از عظمت آن تعجب میکنند...

 

این "الجن" در سوره فصلت همان "الجان" در سوره الرحمن است...چون در میان موجودات پنهانی بزرگترین هستند از مقام بالاتر سقوط کرده اند....بزرگ جنیان ....چون کمک یکدیگرند:

 

يُرْسَلُ عَلَيْكُمَا شُوَاظٌ مِنْ نَارٍ وَنُحَاسٌ فَلَا تَنْتَصِرَانِ ﴿۳۵﴾

 

جن سوره سبا سرعت زیاد دارد ولی درک کمتری دارد نمی داند که سلیمان ایستاده ولی مرده است...اما الجان سوره الرحمن به درون انسان نفوذ دارد

 

---------------------------------------------------------

 

تنها ابلیس از میان ملائکه نافرمانی کرد و "الجن" شد و البته او از آتش خلق شده بوده است...آیا دلیلی هست بر اینکه دسته اول از "الجن" هم از ملائکه بوده و آنها نیز از آتش خلق شده باشند؟

 

دسته اول از الجن قبل از نافرمانی ابلیس وجود داشته اند... تمام قسمت های زمین و آسمانها را سیر میکنند...شاید رابط شاید مراقب هستند...در از بین بردن اقوام مفسد به فرمان الهی نابودگر هستند...موجودی مانند انسان و نه از ملائکه میباشند...

 

احتمالا هنگام تلاوت قرآن از جانب روح الامین یا ملائکه وحی بر پیامبر حداقل صوت آنرا شنیده اند...

 

چون ابلیس خواسته بوده که تا قیامت وسوسه کننده انسان باشد او و فقط او نیز مانند انسان تکثیر

 

میشود و ذریه دارد...

 

موجودات دیگری غیر از ابلیس و ذریه او که از نظر انسان پنهان شده اند با "الجن" خطاب میشوند و ما برای اختصار به آنها جن های دسته اول میگوییم...ابلیس و ذریه او با "الجان" خطاب میشوند...

 

زمانی که بخواهد به تمام پنهان شدگان از نظر انسان اشاره کند با "معشر الجن و الانس" خطاب میشود...

 

---------------------------------------------------------

 

جن های دسته اول (غیر از ابلیس و ذریه او) با شنیدن قرآن گفتند به قرآن عجیب ایمان آورده و دیگر هرگز شریکی برای خدا قائل نخواهند بود... خداوند با عظمت همسر و فرزند ندارد حرف دروغی که سفیهانی از آنها میگفته اند:

 

وَأَنَّهُ تَعَالَى جَدُّ رَبِّنَا مَا اتَّخَذَ صَاحِبَةً وَلَا وَلَدًا ﴿۳﴾جن

 

وَأَنَّهُ كَانَ يَقُولُ سَفِيهُنَا عَلَى اللَّهِ شَطَطًا ﴿۴﴾جن

 

جن های دسته اول با شنیدن قرآن دیگر متقاعد شده بوده اند که هرگز نباید کسی دروغی بر خدا بگوید...

 

وَأَنَّا ظَنَنَّا أَنْ لَنْ تَقُولَ الْإِنْسُ وَالْجِنُّ عَلَى اللَّهِ كَذِبًا ﴿۵﴾

 

حال آنکه :

 

وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿۶﴾

 

وَأَنَّهُمْ ظَنُّوا كَمَا ظَنَنْتُمْ أَنْ لَنْ يَبْعَثَ اللَّهُ أَحَدًا ﴿۷﴾

 

تا آیه 5 قول نفر من الجن است ولی آیه 6 و آیه 7 قول آنها نیست....نمونه ای از قول های کذب است علیرغم ظن و یقین آنها که کسی قول کذب نخواهد گفت...

 

در آیه :

 

وَأَنَّهُ كَانَ رِجَالٌ مِنَ الْإِنْسِ يَعُوذُونَ بِرِجَالٍ مِنَ الْجِنِّ فَزَادُوهُمْ رَهَقًا ﴿۶﴾

 

اشاره به زن و مرد بودن نمی کند بلکه اشاره به پیاده نظام و دارندگان سرعت پایین است...این جن ها از قبیله ابلیس هستند که هبوط کرده اند...این جن ها در مقابل جن های دسته اول سرعت کمتر دارند...همانکه در آیه ذیل از سوره الاسراء اشاره دارد:

 

وَاسْتَفْزِزْ مَنِ اسْتَطَعْتَ مِنْهُمْ بِصَوْتِكَ وَأَجْلِبْ عَلَيْهِمْ بِخَيْلِكَ وَرَجِلِكَ وَشَارِكْهُمْ فِي الْأَمْوَالِ وَالْأَوْلَادِ وَعِدْهُمْ وَمَا يَعِدُهُمُ الشَّيْطَانُ إِلَّا غُرُورًا ﴿۶۴﴾الاسراء

 

این ذریه ابلیس هستند که نسبت به نقطه ضعف شهوات انسانی حساس بوده و سوء استفاده کرده است...و نظر خبیثانه همسر و فرزند داشتن خداوند را بعنوان دروغ های اغوا کننده میگفته اند....تا دیگران را منحرف کنند...

 

 

---------------------------------------------------------

 

جن ابتدایی از آتش خلق نشده است...اصلا ربطی به ابلیس و ذریه او ندارند....فقط در خصلت پنهان بودن از نظر انسان مشترک هستند...

 

 دیگر اینکه اگر از آیه سوره احقاف نتیجه بگیریم آنها (جن های ابتدایی) زاد و ولد دارند هم اشتباه

است:

 

أُولَئِكَ الَّذِينَ حَقَّ عَلَيْهِمُ الْقَوْلُ فِي أُمَمٍ قَدْ خَلَتْ مِنْ قَبْلِهِمْ مِنَ الْجِنِّ وَالْإِنْسِ إِنَّهُمْ كَانُوا خَاسِرِينَ ﴿۱۸﴾

 

 

البته در سوره احقاف مورد مشابه سوره جن هم آمده است:

 

وَإِذْ صَرَفْنَا إِلَيْكَ نَفَرًا مِنَ الْجِنِّ يَسْتَمِعُونَ الْقُرْآنَ فَلَمَّا حَضَرُوهُ قَالُوا أَنْصِتُوا فَلَمَّا قُضِيَ وَلَّوْا إِلَى قَوْمِهِمْ مُنْذِرِينَ ﴿۲۹﴾الاحقاف

 

قَالُوا يَا قَوْمَنَا إِنَّا سَمِعْنَا كِتَابًا أُنْزِلَ مِنْ بَعْدِ مُوسَى مُصَدِّقًا لِمَا بَيْنَ يَدَيْهِ يَهْدِي إِلَى الْحَقِّ وَإِلَى طَرِيقٍ مُسْتَقِيمٍ ﴿۳۰﴾الاحقاف

 

 

با این حال این دو جن یکی نیستند جن در آیه 18 سوره احقاف از ابلیسیان است...همانطور که در این سوره ---سوره احقاف—"عارضا" یعنی "ابر" ابر بارانی تصور میشده است و حال آنکه ابری بوده است عذاب آور...

 

این جنیان ابتدایی زاد و ولد ندارند...هم کتاب موسی را شنیده اند هم کتاب محمد را....

 

آنها در کار رزق هستند مانند نیروهایی که در کار آب و باد و دریا و ...هستند...همچنانکه اتصال آیات سوره الذاریات نشان میدهد:

 


وَمَا خَلَقْتُ الْجِنَّ وَالْإِنْسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ ﴿۵۶﴾الذاریات

 

مَا أُرِيدُ مِنْهُمْ مِنْ رِزْقٍ وَمَا أُرِيدُ أَنْ يُطْعِمُونِ ﴿۵۷﴾الذاریات

 

إِنَّ اللَّهَ هُوَ الرَّزَّاقُ ذُو الْقُوَّةِ الْمَتِينُ ﴿۵۸﴾الذاریات

 

از اینجا انتظار بندگی کردن یا نکردن جن (اولیه) هم موجه میشود...چرا که انتظار بندگی از ابلیس (جن ثانویه) با توجه به عمکرد آتی او موجه نمیباشد...اما از جن اولیه و انسانها علیرغم شیطنت ها و اشتباهات آنها انتظار بندگی موجه است...

 

 

------------------------------نطرات قبلی---------------------------

 

 

ابتدا یک تشبیه: شعله آتش از بن خود یک خصایصی دارد به بالاتر که میرود خصوصیات دیگری دارد.مثلا ابتدایش به رنگ خاصی است بالاترش به رنگ دیگری است.مهمتر اینکه قسمت های بالایی یعنی زبانه ها میتوانند جدا شوند.سرکرده و صف زننده جن ها (ابلیس) در محضر الهی بوده و از ملائکه حساب میشود.پس از طرد شدن خود آن صف اول هم به رنگ قسمت های بالایی شعله تبدیل شده است.

هنوز قسمت های از نوع ابتدای شعله با قسمت های از نوع بالاتر شعله فرق دارند و قابل شناسایی هستند.

 

یک خلاصه: فقط تعداد آیات دو سوره آنهم دو سوره متوالی نوح و الجن هر کدام 28 آیه میباشند.در سوره الجن و سوره مدثر (سوره دوم بعد از سوره الجن با 56=2*28 آیه تنها سوره با 56 آیه) ثقل مطلب در مورد عجیب و معجزه بودن و الهی بودن قرآن میباشد.

 

طی توضیحات بعدی نظرمان این خواهد بود که دو گونه جن که هر دو از آتش (همزمان) خلق شده اند وجود دارند.گونه سخت افزاری و عملیات فیزیکی (که از ابتدا از نظر انسان مخفی بوده است) و گونه متفکر و ابتدائا قابل رویت برای انسان که امر الهی را اجرا نکرد و از درگاه الهی طرد شد و از نظر انسان نیز  پنهان گردید (از جنیان شد) و اجازه دارد که ما را بفریبد.افرادی از انسان تحت تاثیر القائات او قرار میگیرند و کارشان به فسق و فجور و فساد در زمین میکشد.ایشان همانهایی هستند که در زمین مستکبرند و به دیگران کمک نمی کنند و ... یعوذون برجال من الجن ...(آیه 6 سوره الجن)

 

گویا این دو نوع در یک رده وجودی هستند.ابلیس سرکرده آنها و در نزد خداوند بوده ولی رانده شده است.نوع اول کارهایی فیزیکی مانند طوفان نوح براه می اندازند.میتوانند زمین را به غیر زمین تبدیل کنند.کارهایی (غیبی از نظر ما) میکنند که پیامبری (که مورد رضایت الهی است) طی عملیات فیزیکی بر کافرین پیروز شود و بتواند رسالات الله را به مردم برساند.(بنابر پیوستگی آیات سوره الجن از ابتدا تا انتها)

 

اگر در سوره الجن دو نوع جن را در نظر بگیریم مشکلات و پیچیدگی هایی که مفسرین دارند از بین میرود.تصور خیلی ها این است که سوره الجن فقط در مورد یک نوع جن است.

 

---------------------------------------------------------

 

وقتی صحبت از نوع اصلی و اولیه و قبل از هبوط میشود عناوین "الجان" و "الانسان" بکار برده شده است0 سوره الحجر :

وَ لَقَدْ خَلَقْنَا الْانسَانَ مِن صَلْصَالٍ مِّنْ حَمَإٍ مَّسْنُونٍ(26)

وَ الجَْانَّ خَلَقْنَاهُ مِن قَبْلُ مِن نَّارِ السَّمُومِ(27)

زمانی که در این دنیای هبوط از آنها صحبت میشود گفته میشود "الجن" و "الانس"0

 

در آیه ذیل از سوره کهف :

 

وَ إِذْ قُلْنَا لِلْمَلَئكَةِ اسْجُدُواْ لاَِدَمَ فَسَجَدُواْ إِلَّا إِبْلِيسَ كاَنَ مِنَ الْجِنّ‏ِ فَفَسَقَ عَنْ أَمْرِ رَبِّهِ  أَ فَتَتَّخِذُونَهُ وَ ذُرِّيَّتَهُ أَوْلِيَاءَ مِن دُونىِ وَ هُمْ لَكُمْ عَدُوُّ  بِئْسَ لِلظَّلِمِينَ بَدَلًا(50)

 

که ابلیس با کلمه "الجن" به او اشاره شده در "کان من الجن" فعل "کان" بمعنی "صار" و "شدن "است0 از آن زمان به بعد او پنهان و پوشیده از نظر شد چرا که طرد و  تبدیل به جن شد. همچنانکه فسق ابلیس پس از هبوط رخ میدهد نه در حضور رب و در آن عالم اولیه.فسق اصرار و تداوم بر نافرمانی است.همانطور که بعدا انسان بهشتی نیز طرد شده و تبدیل به انسان زمینی شد.

 

گویا نام گذاری این دو نوع مخلوق (جن و انس) با توجه به آینده آنها بوده است.

جالب اینجاست که قبل از آیه فوق پنهان شدن اصحاب کهف در غار بیان میشود0 سوره کهف نمونه هایی از پنهان شدن و نامعلوم بودن را در خود دارد0مثلا آیه بلافاصله قبل در مورد حاضر و آماده بودن و لحاظ شدن تمام اعمال در قیامت است.

 

از این آیه بنظر میرسد که قبلا موجوداتی به اسم جن وجود داشته اند که ابلیس هم به جمع آنها اضافه شده است.با آیات سوره نمل و سبا که نشان میدهند عده ای از جنیان به امر خدا در خدمت حضرت سلیمان بوده اند و در ضمن حکایت دارند از اینکه آن جنیان متوجه فوت حضرت سلیمان در حالت ایستاده نشده اند این نظر تقویت میشود. چرا که ابلیس و ذریه او قدرت و اجازه نفوذ به ضمیر انسان و انحراف او و نه خدمت به او را دارند و میتوانسته اند متوجه فوت حضرت سلیمان بشوند.

 

انسان و ابلیس پس از طرد شدن زاد و ولد میکنند0 انس و جن با ذریه خود روبرو هستند با این آیه از سوره الذاریات:وَ مَا خَلَقْتُ الجِْنَّ وَ الْانسَ إِلَّا لِيَعْبُدُونِ(56)

 

پس هرگاه با کلمه جن روبرو شدیم باید از پیوستگی آیات و عبارات آنها مدد بگیریم تا بدانیم کدام نوع جن منظور است.

 

آشنایی قبلی اعراب هم عصر حضرت ختمی مرتبت با جن از یهودیان آن جامعه میتواند باشد0 قرآن پالایش و جمع بندی کننده و متصل کننده تمام اعتقادات الهی قبلی است. پالایش کننده پیام ها از تحریف و از تغییر مواضع آنها توسط ظالمین.

--------------------------------

موخره :

 

از آیات دیل از سوره صافات معلوم میشود که دو نوع جن وجود دارد.از میان آنها فقط ابلیس از اول جن (پنهان) نبوده بلکه بعد از نافرمانی جن شده است بقیه جن ها از اول جن بوده اند.ابلیس و ذریه نافرمان او مجازات میشوند.آنها به درون افراد غیر مخلص نفوذ دارند.این نوع اخیر همراه مکذبین در قیامت جمع شده و مجازات خواهند شد:

 

فَكَذَّبُوهُ فَإِنهَُّمْ لَمُحْضَرُونَ(127)

إِلَّا عِبَادَ اللَّهِ الْمُخْلَصِينَ(128)

......

.......

 

وَ جَعَلُوا بَيْنَهُ وَ بَيْنَ الْجِنَّةِ نَسَباً وَ لَقَدْ عَلِمَتِ الْجِنَّةُ إِنَّهُمْ لَمُحْضَرُونَ (158)  سوره الصافات

 

باید "بین" جن ها نیز فرق قائل شد. جن برتر یعنی ابلیس و ذریه او خودشان میدانند که مجازات خواهند شد.ازبین جن های دیگر هم جن تسلیم فرمان خداوند و نافرمان وجود دارد: ...وانا منا المسلمون و منا القاسطون...فکانوا لجهنم حطبا...(آیات 14و15) نافرمانان ایشان هیمه جهنم هستند.

 

از دید الهی مشرکین از جن برای او دختر و پسر میتراشند و به خیالات خود و نه حقیقت مطلب مراجعه دارند:

 

وَ جَعَلُواْ لِلَّهِ شرَُكاَءَ الجِْنَّ وَ خَلَقَهُمْ  وَ خَرَقُواْ لَهُ بَنِينَ وَ بَنَاتِ  بِغَيرِْ عِلْمٍ  سُبْحَنَهُ وَ تَعَلىَ‏ عَمَّا يَصِفُونَ(100)انعام

 

آنها از ملائکه دختر و از جن پسر برای خدا تصور داشتند. در واقع از کلمه ملائکه برای دختران و از جن برای پسران استفاده میکرده اند. در مقایسه با حقیقت وجودی آنها باید گفته شود همانطور که در آیه فرموده است کلا از جن برای خدا دختر و پسر و شریک درست میکردند و میکنند.

 

 صفحه اول