کلمه طیبه در قرآن 

 

 

 

بترتیب شماره سور و در اتصال آیات هر سوره نظر خود را خلاصه تر و دقیق تر بیان کنیم....

 

در سوره بقره موظف به رعایت اتصال در حالت کلی هستیم....چه در نظریه ها و کتاب ها چه در عمل و استفاده از زمین و مواهب آن :

 

وَبَشِّرِ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ أَنَّ لَهُمْ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ كُلَّمَا رُزِقُوا مِنْهَا مِنْ ثَمَرَةٍ رِزْقًا قَالُوا هَذَا الَّذِي رُزِقْنَا مِنْ قَبْلُ وَأُتُوا بِهِ مُتَشَابِهًا وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ ﴿۲۵﴾ بقره

 

إِنَّ اللَّهَ لَا يَسْتَحْيِي أَنْ يَضْرِبَ مَثَلًا مَا بَعُوضَةً فَمَا فَوْقَهَا فَأَمَّا الَّذِينَ آمَنُوا فَيَعْلَمُونَ أَنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّهِمْ وَأَمَّا الَّذِينَ كَفَرُوا فَيَقُولُونَ مَاذَا أَرَادَ اللَّهُ بِهَذَا مَثَلًا يُضِلُّ بِهِ كَثِيرًا وَيَهْدِي بِهِ كَثِيرًا وَمَا يُضِلُّ بِهِ إِلَّا الْفَاسِقِينَ ﴿۲۶﴾ بقره

 

الَّذِينَ يَنْقُضُونَ عَهْدَ اللَّهِ مِنْ بَعْدِ مِيثَاقِهِ وَيَقْطَعُونَ مَا أَمَرَ اللَّهُ بِهِ أَنْ يُوصَلَ وَيُفْسِدُونَ فِي الْأَرْضِ أُولَئِكَ هُمُ الْخَاسِرُونَ ﴿۲۷﴾ بقره

 

------------------------------

اما در سوره ابراهیم بنقل از ترجمه تفسیر المیزان ذیل آیه 24 :

 

أَلَمْ تَرَ كَيْفَ ضَرَبَ اللَّهُ مَثَلًا كَلِمَةً طَيِّبَةً كَشَجَرَةٍ طَيِّبَةٍ أَصْلُهَا ثَابِتٌ وَفَرْعُهَا فِي السَّمَاءِ ﴿۲۴﴾

 

یکی از مصادیق مختلف ذکر شده برای "کلمه طیبه" شخص مومن است (نظر صاحب تفسیر کشاف با آوردن حدیثی از پیامبر).... این برداشت با بقیه آیات کتاب نیز سازگار است....از جمله با آیه ذیل از سوره فتح که درباره محمد رسول الله و

همراهان ایشان به یک زراعت تشبیه میشوند:

 

مُحَمَّدٌ رَسُولُ اللَّهِ وَالَّذِينَ مَعَهُ أَشِدَّاءُ عَلَى الْكُفَّارِ رُحَمَاءُ بَيْنَهُمْ تَرَاهُمْ رُكَّعًا سُجَّدًا يَبْتَغُونَ فَضْلًا مِنَ اللَّهِ وَرِضْوَانًا سِيمَاهُمْ فِي وُجُوهِهِمْ مِنْ أَثَرِ السُّجُودِ ذَلِكَ مَثَلُهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَمَثَلُهُمْ فِي الْإِنْجِيلِ كَزَرْعٍ أَخْرَجَ شَطْأَهُ فَآزَرَهُ فَاسْتَغْلَظَ فَاسْتَوَى عَلَى سُوقِهِ

 

 يُعْجِبُ الزُّرَّاعَ لِيَغِيظَ بِهِمُ الْكُفَّارَ وَعَدَ اللَّهُ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ مِنْهُمْ مَغْفِرَةً وَأَجْرًا عَظِيمًا ﴿۲۹﴾

 

محمد [ص] پيامبر خداست و كسانى كه با اويند بر كافران سختگير [و] با همديگر مهربانند آنان را در ركوع و سجود مى ‏بينى فضل و خشنودى خدا را خواستارند علامت [مشخصه] آنان بر اثر سجود در چهره ‏هايشان است اين صفت ايشان است در تورات و مثل آنها در انجيل چون كشته‏ اى است كه جوانه خود برآورد و آن را مايه دهد تا ستبر شود و بر ساقه ‏هاى خود بايستد و دهقانان را به شگفت آورد تا از [انبوهى] آنان [خدا] كافران را به خشم دراندازد خدا به كسانى از آنان كه ايمان آورده و كارهاى شايسته كرده‏ اند آمرزش و پاداش بزرگى وعده داده‏ است (۲۹)

این برداشت با اتصال با آیات قبل سوره ابراهیم نیز که به وضعیت مومنین در بهشت ختم میشود ، تایید میگردد :

وَأُدْخِلَ الَّذِينَ آمَنُوا وَعَمِلُوا الصَّالِحَاتِ جَنَّاتٍ تَجْرِي مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهَارُ خَالِدِينَ فِيهَا بِإِذْنِ رَبِّهِمْ تَحِيَّتُهُمْ فِيهَا سَلَامٌ ﴿۲۳﴾

------------------------------

 

در سوره نحل به معجزه بودن قرآن از زمره معجزات قبلی اشاره صریح میشود و به رخ ملحدین میکشد:

 

وَإِذَا بَدَّلْنَا آيَةً مَكَانَ آيَةٍ وَاللَّهُ أَعْلَمُ بِمَا يُنَزِّلُ قَالُوا إِنَّمَا أَنْتَ مُفْتَرٍ بَلْ أَكْثَرُهُمْ لَا يَعْلَمُونَ ﴿۱۰۱﴾ النحل

 

قُلْ نَزَّلَهُ رُوحُ الْقُدُسِ مِنْ رَبِّكَ بِالْحَقِّ لِيُثَبِّتَ الَّذِينَ آمَنُوا وَهُدًى وَبُشْرَى لِلْمُسْلِمِينَ ﴿۱۰۲﴾ النحل

 

وَلَقَدْ نَعْلَمُ أَنَّهُمْ يَقُولُونَ إِنَّمَا يُعَلِّمُهُ بَشَرٌ لِسَانُ الَّذِي يُلْحِدُونَ إِلَيْهِ أَعْجَمِيٌّ وَهَذَا لِسَانٌ عَرَبِيٌّ مُبِينٌ ﴿۱۰۳﴾ النحل

 

قرآن بجهت آخرین وحی و کتاب الهی معجزه برتر و هدایت و بشارت برای مسلمین است....اشاره به مسلمین اشاره به تلاش بی غرضانه انسانهایی ست...و در پی آن تثبیت نهایی برای مومنین از آن انسانهای بی غرض....چون ایشان به حق نزدیک تر شده اند آنها را ابتدا ذکر کرده است....

 

در سوره قصص با اشاره به ذکر مفصل ماجراهای حضرت موسی اشاره میدهد به اینکه همانطور که با ذکر مرتب و تعداد بیشتری از وقایع زندگی آن حضرت اختلافات این مباحث کم میشود اتصال قول در بیانات الهی همیشه معتبر و ملاک رفع اختلافات است و این خاصیت قرآن هدایت کننده تر از دو معجزه برتر حضرت موسی میباشد:

 

قُلْ فَأْتُوا بِكِتَابٍ مِنْ عِنْدِ اللَّهِ هُوَ أَهْدَى مِنْهُمَا أَتَّبِعْهُ إِنْ كُنْتُمْ صَادِقِينَ ﴿۴۹﴾ قصص

 

فَإِنْ لَمْ يَسْتَجِيبُوا لَكَ فَاعْلَمْ أَنَّمَا يَتَّبِعُونَ أَهْوَاءَهُمْ وَمَنْ أَضَلُّ مِمَّنِ اتَّبَعَ هَوَاهُ بِغَيْرِ هُدًى مِنَ اللَّهِ إِنَّ اللَّهَ لَا يَهْدِي الْقَوْمَ الظَّالِمِينَ ﴿۵۰﴾

 

وَلَقَدْ وَصَّلْنَا لَهُمُ الْقَوْلَ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۵۱﴾

 

الَّذِينَ آتَيْنَاهُمُ الْكِتَابَ مِنْ قَبْلِهِ هُمْ بِهِ يُؤْمِنُونَ ﴿۵۲﴾

 

وَإِذَا يُتْلَى عَلَيْهِمْ قَالُوا آمَنَّا بِهِ إِنَّهُ الْحَقُّ مِنْ رَبِّنَا إِنَّا كُنَّا مِنْ قَبْلِهِ مُسْلِمِينَ ﴿۵۳﴾ قصص

 

در سوره فاطر انسانهای مومن را کلمه طیبه میخواند...در انتها با اشاره فرضی و احتمالی به از بین بردن کلیه مجرمین از روی زمین اعلام میکند که در آنصورت هیچ دابه ای روی زمین نمیماند بطور ضمنی کافرین را تحقیر نموده و آنها را از قبیل دابه میداند:

 

مَنْ كَانَ يُرِيدُ الْعِزَّةَ فَلِلَّهِ الْعِزَّةُ جَمِيعًا إِلَيْهِ يَصْعَدُ الْكَلِمُ الطَّيِّبُ وَالْعَمَلُ الصَّالِحُ يَرْفَعُهُ وَالَّذِينَ يَمْكُرُونَ السَّيِّئَاتِ لَهُمْ عَذَابٌ شَدِيدٌ وَمَكْرُ أُولَئِكَ هُوَ يَبُورُ ﴿۱۰﴾

 

"کلم الطیب" در مقابل "الذین یمکرون" قرار دارند....انسان مومن یه کلمه طیبه تشبیه شده است و در جایی دیگر بعنوان نمونه اعلای آن حضرت عیسی کلمه منه نامیده شده است...

 

درختواره بودن تشبیهی کلی است درختی با شاخ و برگ بسیار یا درختی با شاخ و برگ کمتر...اعمال صالح مومنین به آنها سیر صعودی الی الله میدهد...

 

از اینجا برمیگردیم به سوره ابراهیم و تشبیه کلمه طیبه به شجره طیبه در آن....اگر مومنین (بعنوان الکلم الطیب) در جستجوی نظریه طیبه ای باشند که در دنیا و آخرت به آنها سود برساند و صحیح باشد باید در طی یافتن آن به اصل ثابت یا کتاب ثابت الهی و لایتغیر متکی باشند تا از انحراف و گمراهی نجات یابند.....

 

"اصل" را نباید لزوما بعنوان یک گزاره بدیهی اولیه همچون (axiom) در اثبات قضایا فرض کنیم....بلکه میتواند پیام ها (زُبُر) و یا یک کتاب ثابت الهی باشد چنانکه در ادامه می آید...یک پشتیبان بزرگ و قوی مانند ریشه عمیق برای تنه بزرگ یک درخت....بعلاوه ریشه درخت در طبیعت خود نیز همچون یک درخت است....

 

"اصول" برای درختان در قرآن هم اشاره دارد و آن اشاره به ریشه ها میکند:

 

مَا قَطَعْتُمْ مِنْ لِينَةٍ أَوْ تَرَكْتُمُوهَا قَائِمَةً عَلَى أُصُولِهَا فَبِإِذْنِ اللَّهِ وَلِيُخْزِيَ الْفَاسِقِينَ ﴿۵﴾ حشر

 

آنچه درخت‏ خرما بريديد يا آنها را [دست نخورده] بر ريشه ‏هايشان بر جاى نهاديد به فرمان خدا بود تا نافرمانان را خوار گرداند (۵)

 

مومنین متکی به این پشتیبان قوی نظریات خود را کامل میکنند....وجود پاک آنها بر اساس نظریات بدون غرض و مرض همچون شجره طیبه با عمل صالح به صعود خود ادامه میدهد...

 

آنها رعایت اتصال کلی میکرده اند تا اینکه امداد الهی کتاب الهی تلاش آنها را کامل کرد...این کتاب الهی خود نیز بر اساس رعایت اتصال است...

 

همان مصادیق آیه ذیل از سوره نجم:

 

الَّذِينَ يَجْتَنِبُونَ كَبَائِرَ الْإِثْمِ وَالْفَوَاحِشَ إِلَّا اللَّمَمَ إِنَّ رَبَّكَ وَاسِعُ الْمَغْفِرَةِ هُوَ أَعْلَمُ بِكُمْ إِذْ أَنْشَأَكُمْ مِنَ الْأَرْضِ وَإِذْ أَنْتُمْ أَجِنَّةٌ فِي بُطُونِ أُمَّهَاتِكُمْ فَلَا تُزَكُّوا أَنْفُسَكُمْ هُوَ أَعْلَمُ بِمَنِ اتَّقَى ﴿۳۲﴾ نجم

 

شجره آنها صعود میکند...در هر زمانی میوه خود را میدهد....آنها در هر عصر و زمانی راه و نشان خود را می یابند...

 

میوه و نتیجه به زبان شجره آنهاست ولی در باطن و در اساس بر قرآن استوار است که مانند ریشه در انظار نیست....

 

آیا میتوان گفت ریشه خود نیز مانند درخت است رو به درون زمین؟ بدیهی است که این بیان مثل و "شبیه سازی" است همانطور که در انتهای آیه سوره ابراهیم ذکر میشود:

 

تُؤْتِي أُكُلَهَا كُلَّ حِينٍ بِإِذْنِ رَبِّهَا وَيَضْرِبُ اللَّهُ الْأَمْثَالَ لِلنَّاسِ لَعَلَّهُمْ يَتَذَكَّرُونَ ﴿۲۵﴾ ابراهیم

 

در حقیقت قرآن درختواره ثابت در آسمان و بنیه و امدادی است برای نفوس و افکار ما که بر روی زمین هستیم.....

 

إِنَّمَا أَمْرُهُ إِذَا أَرَادَ شَيْئًا أَنْ يَقُولَ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۸۲﴾ فَسُبْحَانَ الَّذِي بِيَدِهِ مَلَكُوتُ كُلِّ شَيْءٍ وَإِلَيْهِ تُرْجَعُونَ ﴿۸۳﴾ یس

 

هُوَ الَّذِي يُحْيِي وَيُمِيتُ فَإِذَا قَضَى أَمْرًا فَإِنَّمَا يَقُولُ لَهُ كُنْ فَيَكُونُ ﴿۶۸﴾ غافر

 

 

بدین ترتیب تناسب آیات ابتدای سوره یس با آیات انتهایی آن نیز آشکار میگردد...چرا که آیات ابتدایی بر تنزیل قرآن و صراط مستقیم برای بشر اشاره دارند و آیات انتهایی بر امر هدایت و ملکوت کل شیء (تا جزئی ترین اشیاء) ...

تفاوت در امکان تداوم رشد انسان مومن بعنوان کلمه طیبه است و توقف رشد موجودات زمینی دیگر در میزان ظرفیت تقدیر شده برای آنها...

 

ظهور درختواره قرآنی با چیدمان سور بر اساس مطالب و جدول موجود در لینک های " ارتباط سور متقابل از ابتدا و انتهای قرآن "  و " ترتیب سور قرآن برای درختواره " و " طرح اولیه درختواره قرآنی ، القرآن کشجره ثابته  " صورت میگیرد...

صفحه اول