درباره الخیر و فاستبقوا الخیرات

از عبارات مشابه "فاستبقوا الخیرات" نمی توان اقتصاد رقابتی را نتیجه گرفت.اقتصاد قرآنی تماما تعاونی است.رعایت رضایت اجتماعی است.اقتصاد بین برادران است.

چگونه ممکن است در حالیکه انسان خود نفسا در حب خیر شدید است (عادیات) باز هم فرمان به مسابقه در خیر داده شود (بقره) ؟!

از موارد بکار رفته در قرآن بنظر میرسد "خیر" بصورت مفرد میتواند به مال و ثروت اشاره کند اما "الخیرات" به صیغه جمع اشاره به اموال دنیایی نمی کند بلکه به افعال نیک اشاره دارد (یا نعمات الهی در آخرت---خیرات حسان---)....با رعایت اتصال آیات در هر سوره از جمله سوره بقره معلوم میشود به پیروان ادیان قبلی و جدید فرمان مسابقه در خیرات (فرمانهای الهی) میدهد....

(گویی انعکاس اینستکه مال دنیا منشاء فردی دارد ---- و جمع پذیر نبودن آن البته رعایت رضایت اجتماعی در کسب آن و کمک به ضعیفان امکان دارد---اما مساعی یک گروه در انجام فعل الخیرات جمع پذیر و قابل مقایسه با مجموع مساعی گروه های دیگر است)

در سوره مومنون فرموده است:

أَيَحْسَبُونَ أَنَّمَا نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مَالٍ وَبَنِينَ ﴿۵۵﴾ نُسَارِعُ لَهُمْ فِي الْخَيْرَاتِ بَلْ لَا يَشْعُرُونَ ﴿۵۶﴾ مومنون

این آیتین از جمله آیاتی هستند که  نشان میدهد "مال و بنین" در زمره خیرات نیستند.

اما اقامه صلوه  و دادن زکات از افعال خیر هستند که خداوند به وسیله پیامبرانش همیشه ما را به آنها فرا خوانده است.

مال دنیا وقتی "خیر" میشود که با رضایت اجتماعی حاصل شده و ما را از "شر" این دنیا و شر ذالک الیوم (قیامت) نجات میدهد....

---------------------------------------

ما انسانها نمی توانیم همه موارد خیر برای خودمان را تشخیص بدهیم. ممکن است ما چیزی را برای خود خیر بدانیم ولی آن چیز خیر نباشد.

مثال دیگر اولین کاربرد کلمه خیر در سوره بقره  که خود از جمله مبانی صحیح برای تعریف خیر است:

اگر از نفوس خود بگذریم و آنرا در مقابل فرمان خداوند مطیع سازیم کار خیر انجام داده ایم.یا به عبارت دیگر آن کار برای ما خیر است:

وَإِذْ قَالَ مُوسَى لِقَوْمِهِ يَا قَوْمِ إِنَّكُمْ ظَلَمْتُمْ أَنْفُسَكُمْ بِاتِّخَاذِكُمُ الْعِجْلَ فَتُوبُوا إِلَى بَارِئِكُمْ فَاقْتُلُوا أَنْفُسَكُمْ ذَلِكُمْ خَيْرٌ لَكُمْ عِنْدَ بَارِئِكُمْ فَتَابَ عَلَيْكُمْ إِنَّهُ هُوَ التَّوَّابُ الرَّحِيمُ ﴿۵۴﴾ بقره

بعنوان مثال دیگر هر مالی که در معرض تقسیم و انفاق و توزیع بین دیگران قرار گرفته باشد به "خیر" خطاب شده است.به اموالی که (زکات آن داده شده) در جریان وصیت قرار دارند "خیر"  اطلاق شده است...همینطور اموالی که در جنگ نصیب مومنین میشود نیز میتواند "خیر" نامیده شود.مانند آنچه در سوره العادیات خلاصه وار میفرماید.

در سوره العادیات پس از بیان شجاعت جنگجویان و صف شکنان و تاخت و تاز آنها بیان میکند که انسان "لحب الخیر لشدید" این یعنی مال بدست آمده برای جنگجویان مالی است در لبه "خیر" قرار گرفته.

نیت واقعی جنگجویان با این غنائم سنجیده میشود.آیا برای رضایت الهی بوده است یا حب مال.

رعایت پیوستگی آیات در این سوره کوچک نیز فوائد بسیار دارد.

مالی که نزد افراد انباشته میشود و نمی خواهد در معرض انفاق قرار بگیرد "خیر" نیست.ما در حصول خیر و شر برای خود عجله داریم از جمله در جمع آوری مال دنیا حریص هستیم.البته هر مومنی بقدر وسع خود باید تلاش کند ولی برای کار خیر نه برای کار شر.مومنین برای کار خیر تلاش دارند یعنی علاوه بر خود دیگران و ضعیفان را نیز مراقبند.

.....وَتَعَاوَنُوا عَلَى الْبِرِّ وَالتَّقْوَى وَلَا تَعَاوَنُوا عَلَى الْإِثْمِ وَالْعُدْوَانِ وَاتَّقُوا اللَّهَ إِنَّ اللَّهَ شَدِيدُ الْعِقَابِ ﴿۲﴾ مائده

در این تعاون کسانی که بیشتر به یاری دیگران میشتابند و فعالتر هستند در امر خیر جلوتر هستند و مسابقه در کار نیک را برنده اند.

مسابقه برای کسب مغفره الهی و زدودن گناهان فردی و اجتماعی باید باشد:

سَابِقُوا إِلَى مَغْفِرَةٍ مِنْ رَبِّكُمْ وَجَنَّةٍ عَرْضُهَا كَعَرْضِ السَّمَاءِ وَالْأَرْضِ أُعِدَّتْ لِلَّذِينَ آمَنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ ذَلِكَ فَضْلُ اللَّهِ يُؤْتِيهِ مَنْ يَشَاءُ وَاللَّهُ ذُو الْفَضْلِ الْعَظِيمِ ﴿۲۱﴾ الحدید

بلاخره بعنوان حسن ختام این بحث مسابقه در آخرین مورد باید به سوره مطففین توجه کرد.در جایی که ضمن هشدار در اوایل سوره به آنهایی که حق خود را کامل میخواهند ولی در ادای حقوق دیگران کوتاهی میکنند و در حقیقت مسابقه پنهانی در جمع مال دارند فرموده است در ربودن جوایز نفیس بهشتی باید مسابقه داد:

يُسْقَوْنَ مِن رَّحِيقٍ مَّخْتُومٍ(25)

خِتَمُهُ مِسْكٌ  وَ فىِ ذَالِكَ فَلْيَتَنَافَسِ الْمُتَنَافِسُونَ(26)

آیا کسانی که برچسب مومن دارند و در اقتصاد چهار نعل می تازند و به صغیر و کبیر رحم نمی کنند و نمی خواهند کسی یا قدرتی مانع جمع آوری و انباشت  ثروتشان شود و فقط هر از گاهی صدقات کوچکی می پردازند و دیگران را برده و جیره خوار خود می خواهند مومن واقعی هستند؟ ایشان خود را روزی دهنده دیگران می دانند و منتی بر آنها دارند که خداوند ندارد.ایشان عالمان ضعیف را بخدمت میگیرند و مزدور خود میسازند تا آزادی عمل آنها را سبقت در خیر بخوانند.

خیری که به هر نوع مال ترجمه شده است.هم به مالی که در یک جا انباشت میشود و نسل به  نسل انتقال می یابد و اموال ناچیز را به سوی خود میکشاند و هم به مالی که با رضایت اجتماعی فراهم میگردد و در راه نیاز اجتماعی نیز خرج میشود.

صفحه اول